عشقانه ها
سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشقانه ها و آدرس ela86.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

غــفلت از یــــــار گرفتــــــار شدن هــــم دارد
از شمـــــا دور شـــدن زار شــدن هــــم دارد
هـــر کـــه از چشــم بیفتــاد محلـــش ندهند
عبـــــد آلــــوده شدن خــــار شـــدن هم دارد
عیـــب از مــاست که هر صبـــح نمی بینیمت
چشـــم بیمــار شــده تــــار شـدن هــــم دارد
همـــه بــــا درد به دنبـــال طبیبـــی هستیــم
دوری از کـــــوی تـــــو بیمــــار شـدن هم دارد
ای طبیب همــه انگـــــــــار دلــت با مــا نیست
بـــــد شــدن حــس دل آزار شـــدن هــــم دارد
آن قــــدر حـــرف در این سینه ی ما جمع شده
ایــن همـــه عقـــــده تلنبـــار شـدن هـــم دارد
از کریمــان فقــرا جـــود و کـــرم می خـــواهند
لطـــف بسیـــــار طلبـــــکار شـــدن هــــم دارد
نکنـــــــد منتظـــر مـــردن مــــایی آقـــــا ... ؟!
ایــــن بـــدی مانـــع دیـــدار شـــدن هـــــم دارد
مـــا اسیــریم اسیــــر غــــــم دنیــــا هستیــــم
غـــفلت از یـــــــــار گــــــرفتار شــدن هـــم دارد 

[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

می گویند، اگر کسی‌ چهل‌روز پشت‌ سر هم‌ جلو در خانه‌اش‌ را آب‌ و جارو کند، حضرت‌ خضر به‌ دیدنش‌ می‌آید و آرزوهایش‌ را برآورده‌ می‌کند.
 سی‌ و نه‌ روز بود که‌ مرد بیچاره‌ هر روز صبح‌ خیلی‌ زود از خواب‌ بیدار می‌شد و جلو در خانه‌اش‌ را آب‌ می‌پاشید و جارو می‌کرد. او‌ از فقر و تنگدستی‌ رنج‌ می‌کشید. به‌ خودش‌ گفته‌ بود: اگر خضر را ببینم، به‌ او می‌گویم‌ که‌ دلم‌ می‌خواهد ثروتمند بشوم.
مطمئن‌ هستم‌ که‌ تمام‌ بدبختی‌ها و گرفتاری‌هایم‌ از فقر و بی‌پولی‌ است.
روز چهلم‌ فرارسید. هنوز هوا تاریک‌ و روشن‌ بود که‌ مشغول‌ جارو کردن‌ شد.
کمی‌ بعد متوجه‌ شد مقداری‌ خار و خاشاک‌ آن‌ طرف‌تر ریخته‌ شده‌ است. با خودش‌ گفت: با این‌که‌ آن‌ آشغال‌ها جلو در خانه‌ من‌ نیست، بهتر آنجا را هم‌ تمیز کنم.
هرچه‌ باشد امروز روز ملاقات‌ من‌ با حضرت‌ خضر است، نباید جاهای‌ دیگر هم‌ کثیف‌ باشد..
مرد بیچاره‌ با این‌ فکر آب‌ و جارو کردن‌ را رها کرد و داخل‌ خانه‌ شد تا بیلی‌ بیاورد و آشغال‌ها را بردارد.
وقتی‌ بیل‌ به‌دست‌ برمی‌گشت، همه‌اش‌ به‌ فکر ملاقات‌ با خضر بود با این‌ فکرها مشغول‌ جمع‌ کردن‌ آشغال‌ها شد.
ناگهان‌ صدای‌ پایی‌ شنید. سربلند کرد و دید پیرمردی به‌ او نزدیک‌ می‌شود. پیرمرد جلوتر که‌ آمد سلام‌ کرد.
مرد جواب‌ سلامش‌ را داد.
پیرمرد پرسید: .صبح‌ به‌ این‌ زودی‌ اینجا چه‌ می‌کنی؟
مرد جواب‌ داد: دارم‌ جلو خانه‌ام‌ را آب‌ و جارو می‌کنم.
آخر شنیده‌ام‌ که‌ اگر کسی‌ چهل‌ روز تمام‌ جلو خانه‌اش‌ را آب‌ و جارو کند، حضرت‌ خضر را می‌بیند..
پیرمرد گفت: حالا برای‌ چی‌ می‌خواهی‌ خضر را ببینی؟
مرد گفت: آرزویی‌ دارم‌ که‌ می‌خواهم‌ به‌ او بگویم..
پیرمرد گفت: چه‌ آرزویی‌ داری؟ فکر کن‌ من‌ خضر هستم، آرزویت‌ را به‌ من‌ بگو..
مرد نگاهی‌ به‌ پیرمرد انداخت‌ و گفت: برو پدرجان! برو مزاحم‌ کارم‌ نشو..
پیرمرد اصرار گرد: حالا فکر کن‌ که‌ من‌ خضر باشم. هر آرزویی داری‌ بگو..
مرد گفت: تو که‌ خضر نیستی. خضر می‌تواند هر کاری‌ را که‌ از او بخواهی‌ انجام‌ بدهد..
پیرمرد گفت: گفتم‌ که، فکر کن‌ من‌ خضر باشم‌ هر کاری‌ را که‌ می‌خواهی‌ به‌ من‌ بگو شاید بتوانم‌ برایت‌ انجام‌ بدهم..
مرد که‌ حال‌ و حوصله‌ی‌ جروبحث‌ کردن‌ نداشت، رو به‌ پیرمرد کرد و گفت:
اگر تو راست‌ می‌گویی‌ و حضرت‌ خضر هستی، این‌ بیلم‌ را پارو کن‌ ببینم..
پیرمرد نگاهی‌ به‌ آسمان‌ کرد. چیزی‌ زیرلب‌ خواند و بعد نگاهی‌ به‌ بیل‌ مرد بیچاره‌ انداخت.
در یک‌ چشم‌ به‌هم‌ زدن‌ بیل‌ مرد بیچاره‌ پارو شد.
مرد که‌ به‌ بیل‌ پارو شده‌اش‌ خیره‌ شده‌ بود، تازه‌ فهمید که‌ پیرمرد رهگذر حضرت‌ خضر بوده‌ است.
چند لحظه‌ای‌ که‌ گذشت‌ سر برداشت‌ تا با خضر سلام‌ و احوالپرسی‌ کند و آرزوی‌ اصلی‌اش‌ را به‌ او بگوید، اما از او خبری‌ نبود.
مرد بیچاره‌ فهمید که‌ زحماتش‌ هدر رفته‌ است.
به‌ پارو نگاه‌ کرد و دید که‌ جز در فصل‌ زمستان‌ به‌درد نمی‌خورد در حالی‌ که‌ از بیلش‌ در تمام‌ فصل‌ها می‌توانست‌ استفاده‌ کند.
از آن‌ به ‌بعد به‌ آدم ساده‌ لوحی‌ که‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ هدفی‌ تلاش‌ کند،
اما در آخرین‌ لحظه‌ به‌ دلیل‌ نادانی‌ و سادگی‌ موفقیت‌ و موقعیتش‌ را از دست‌ بدهد،
می‌گویند بیلش‌ را پارو کرده‌ است.

 

[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

اسیر فصل خزان گردد عمر آنکس که / دمی اسیر اشک کند چشم مهربان تو را .

.

.

.

تقویم روزهایم شکسته و گم است ، بی تو چه فرقی میکند امروز چندم است ! 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

و زنهار آنچه را خداوند به [سبب] آن بعضى از شما را بر بعضى [ديگر] برترى داده آرزو مكنيد براى مردان از آنچه [به اختيار] كسب كرده ‏اند بهره ‏اى است و براى زنان [نيز] از آنچه [به اختيار] كسب كرده‏ اند بهره ‏اى است و از فضل خدا درخواست كنيد كه خدا به هر چيزى داناست.

سوره نسا آیه 32 

[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

نه خورشیدی، نه مهتابی، شبی خاکستری دارم
من از خورشید، من از مهتاب، حال بهتـــــــــــــری دارم

نه از رمزم، نه از رازم، سراسر حس آغازم
گذشته ، حال ، فردا را، درون خلســـــــــــــه می بازم

نه كم رنگم، نه پر رنگم، دل رنگین كمون دارم
هوای پر زدن در من ، هوای آســـــــــــــمون دارم

نه در خوابم، نه بیدارم، در این خلسه گرفتارم
بیا درمان این دل باش، بیا بی تو چه بیمارم 

[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

بچه ها در اسرات پس از گذشت سال ها و ماه ها با شرایط آنجا خو گرفتند و برای اینکه با ایجاد تنوعی، یکنواختی کسالت بار روزهای اسارت را از بین ببرند، در صدد تدارک سرگرمی هایی برآمدند که از آن جمله برنامه تئاتر بود. یادم می آید تئاتری داشتیم طنز و فکاهی که یکی از بچه ها نقش غلام سیاهی را در آن باید ایفا می کرد. پس از تمرینات بسیار که علی رغم محدودیت های بسیار صورت پذیرفت، تئاتر آماده شد و قرار شد که در آخر شب اجرا شود. از این رو بعد از گذاشتن نگهبان و اتخاذ تدابیر امنیتی لازم، تئاتر شروع شد، اما این تئاتر آنقدر جالب و نشاط آور بود که توجه همه بچه ها از جمله نگهبان های خودی را هم به خود جلب کرد و به همین خاطر متوجه حضور سرباز عراقی در پشت در آسایشگاه نشدند و هنگامی کلمه ی رمز قرمز اعلام شد که درِ آسایشگاه داشت با کلید باز می شد. همه پراکنده شدند، از جمله همان برادرمان که نقش غلام سیاه را بازی می کرد. او هم رفت زیرپتویی و خودش را به خواب زد. سرباز عراقی وارد آسایشگاه شد و در حالی که دشنام می داد، گفت: چه خبر است؟ مگر وقت خاموشی نیست؟ دید همه بچه ها نشسته اند و دارند به او نگاه می کنند اما یک نفر روی سرش پتو کشیده است. به همین جهت شروع به ایجاد سرو صدا کرد. اما باز هم او از زیر پتو بیرون نیامد. سرباز عراقی که از خشم و عصبانیت داشت می لرزید، به تندی به طرف او رفت و در حالی که با مشت و لگد به جانش افتاده بود پتو را از روی سرش کشید، ولی با دیدن صورت سیاه او از ترس نعره ای کشید و فرار کرد و خودش را از آسایشگاه بیرون انداخت و سپس خنده بچه ها بود که مثل بمبی آسایشگاه و اردوگاه را بر سر آن سرباز بخت برگشته خراب کرد. حقیقتاً بروز این صحنه از صدها تئاتر طنزی که با بهترین امکانات اجرا شود، برای ما جالب تر و زیباتر بود و بعد ازاین جریانات هم به سرعت صورت آن برادرمان را تمیز کردیم و وسایل را هم جمع کردیم و متفرق شدیم تا با آمدن مسئولان عراقی اردوگاه همه چیز را حاشا کنیم. 

[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

هفت ماده غذایی برای کاهش طبیعی فشارخون
 کیوی
تحقیقات ارائه شده در نشست سال گذشته انجمن قلب آمریکا نشان می دهد که خوردن سه کیوی در روز با کاهش فشار خون مرتبط است. این تحقیق بر روی ۱۸۸ مرد و زن پنجاه و پنج سال به بالا که دارای فشار خون بوده اند انجام شد. آن ها به خوردن سه کیوی و یا یک سیب در روز به مدت هشت هفته تشویق شدند. محققان دریافتند میزان فشار خون سیستولیک کسانی که کیوی خورده نسبت به آن ها که سیب خورده بودند پایین تر آمده است.
کیوی سرشار از لوتئین است. و این به معنی دارا بودن کیوی از خواص آنتی اکسیدان شناخته شده می باشد.
نخود فرنگی، موز و سایر مواد غنی از پتاسیم
مطالعه ای در سال ۲۰۰۵ در مجله فشار خون نشان داد که کاهش فشار خون علاوه بر استفاده از مکمل های پتاسیم با مصرف مواد حاوی پتاسیم نیز امکان پذیر است.
پژوهشگران دانشکده پزشکی سنت جورج در لندن دریافتند کسانی که پتاسیم را از مواد طبیعی دارای این ماده (مانند موز، نخودفرنگی و کشمش) دریافت می کنند، کاهش فشار خون مشابه ای را مانند آن ها که فقط از مکمل های پتاسیم استفاده می کنند، تجربه خواهند کرد.
هندوانه
هندوانه فقط عامل طراوت نیست، بلکه شامل موادی مانند فیبر، لیکوپنز، ویتامین آ و پتاسیم نیز می باشد. مطالعه محققان دانشگاه ایالتی فلوریدا نشان می دهد که اسید آمینه یافت شده در هندوانه باعث پایین آمدن فشار خون می شود. این اسید آمینه سیترولین/آرگینین نامیده می شود. محققان از ۹ نفر خواستند که شش گرم از این اسید آمینه را هر روز طی یک دوره شش هفته ای بخورند. نتیجه، کاهش فشار خون و عملکرد بهتر عروق را در این ۹ نفر نشان داد.
سیب زمینی بنفش
سال گذشته یک مطالعه کوچک در نشست انجمن شیمی آمریکا نشان داد که سبزیجات دارای ریشه های بنفش دارای خواصی برای کاهش فشار خون هستند و مانند بلغور و جو دوسر غیر بسته بندی شده موثر می باشند.
تحقیق بر روی هجده نفر از کسانی که به فشار خون مبتلا بودند انجام شد. از آن ها خواسته شد شش تا هشت سیب زمینی بنفش را با پوست، دو بار در روز طی مدت یک ماه مصرف کنند. بعد از آن محققان مشاهده کردند که فشار خون سیستولیک و دیاستولیک این افراد در روزهای پایانی این دوره پایین آمده بود. لازم به ذکر است که این تحقیق فقط یک تحقیق یک طرفه بوده است. به این معنی که اعداد و ارقام به دست آمده با افرادی که طی این دوره سیب زمینی بنفش را مصرف نکرده اند، مقایسه نشده است.
توفو
خوردن مقدار زیادی از توفو و سایر غذاهای حاوی سویا مانند آجیل سویا، میسو و شیر سویا با کاهش فشار خون در ارتباط است. مطالعه ارائه شده در نشست سالیانه کالج متخصصان قلب آمریکا شامل تحقیق روی ۵۰۰۰ نفر بود که رژیم غذایی آن ها بیش از بیست سال دنبال شده بود. محققان از این تحقیق دریافتند افرادی که مقدار بیشتری ایزوفلاون که در مواد حاوی سویا، بادام زمینی و چای سبز یافت می شود، دریافت کرده اند کاهش فشار خون بیشتری نسبت به بقیه افراد داشته اند.
شکلات
شکلات با شاخص توده بدنی پایین مرتبط است و می تواند برای افراد با فشار خون بالا مفید باشد. بررسی های انجام شده در مجله پزشکی BMC نشان داد که فلاونولی که در شکلات یافت می شود به اتساع رگ های خونی کمک کرده و خود باعث پایین آمدن فشار خون می شود. دکتر کارین از دانشگاه آدلاید می گوید: فلاونول نشان داده است که باعث افزایش اکسید نیتریک اندوتلیال شده که همین امر به پایین آمدن فشار خون کمک می کند.
با این حال نتایج متناقضی در مورد خوردن شکلات در زندگی واقعی وجود دارد. مصرف قابل توجهی از آن باعث کاهش فشار خون برای افراد مبتلا به فشار خون خواهد شد اما در برخی موارد کالری بالا و سایر فاکتورها باعث شده که برای افراد با فشار خون طبیعی کمتر توصیه شود.
فلفل تند
اگر عاشق خوردن مقداری تندی به همراه غذای خود هستید بدانید که این امر احتمالاً می تواند به بهبود وضعیت فشار خون شما نیز کمک کند. نتایج مطالعه ای در ژورنال سلول متابولیسم در سال ۲۰۱۰ نشان داد که کپسایسین (ماده ای که باعث تندی فلفل ها است) می تواند به کاهش فشار خون در موش های صحرایی مبتلا به فشار خون کمک کند.
با این حال، محققان دانشگاه پزشکی نظامی سوم در چین اشاره کرد که نتایج باید برای انسان تکرار شود. 

[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

برای عصبانیت سرعت گیر بگذارید

عصبانیت از جمله احساساتی است که از نظر اکثر افراد «قابل قبول» است؛ اما این به آن معنا نیست که زمانی که فرد دیگری در مقابل آن‌ها از خود عصبانیت نشان می‌دهد، آن‌ها برخورد مناسبی را در برابر او از خود نشان دهند.
اغلب افراد در کنترل خشم و احساسات منفی خود با مشکل مواجه هستند. از آنجایی که عصبانیت یک احساس منفی قوی بوده و باعث ایجاد ناراحتی در افراد می‌شود، معمولاً این‌طور گفته می‌شود که ایجاد آن هم درست نیست. نتیجه این حالت این است که هیچ‌کس یاد نمی‌گیرد که چگونه به درستی می‌تواند خشم خود را کنترل و مدیریت کند. گاهی اوقات زمانی که افراد عصبانی می‌شوند حتی نمی‌توانند متوجه شوند که عصبانی هستند. برخی دیگر هم آنقدر عصبانیت خود را پنهان می‌کنند، تا سرانجام یک مرتبه از طریق لغات و کارهای اهانت‌آمیز آن را بروز می‌دهند.
تحقیقات، گویای این مطلب هستند که توانایی تشخیص و نام‌گذاری صحیح احساسات و صحبت کردن رک و پوست‌کنده در مورد آن‌ها تا زمانی که آن احساس به طور کامل درک شود، سبب می‌شود که احساسات منفی به خودی خود از هم پاشیده شوند و پیرو آن مطلب، برانگیختگی روانی نیز تا حد بسیار زیادی کاهش پیدا می‌کند. گاهی اوقات در میان گذاشتن این مطلب که چرا ناراحت هستیم، در ما آرامش ایجاد می‌کند، به ویژه اگر دلیل ناراحتی خود را به فرد مقابل بگوییم.
روان‌شناسان بر این باورند که احساس آرامشی که در یک چنین شرایطی به ما دست می‌دهد، به دلیل تخلیه شدن نیست بلکه به این خاطر است که احساسات خود را شناسایی کردیم، آن‌ها را مخاطب قرار داده و برای یافتن راه‌حل روی آن‌ها کار کرده‌ایم.
این امر نکات مثبتی را که عصبانیت می‌تواند در بر داشته باشد، به وضوح برای ما روشن می‌کند. همین مسئله، خود می‌تواند به عنوان نوعی مشوق قوی برای تغییر نگرش‌های منفی ما به حساب آید. این امر ما را تشویق می‌کند که در مورد چیزهایی که ما را اذیت می‌کنند راحت‌تر بتوانیم صحبت کنیم. اما موفقیت اصلی زمانی حاصل خواهد شد که بدانیم چگونه می‌توان این کار را به شیوه صحیح انجام داد، چرا که خشونت ممکن است سبب شود که ما عکس‌العمل بیش از اندازه تندی از خود نشان دهیم. بنابراین اولین و مهم‌ترین کاری که باید انجام دهید، این است که گنجایش فردی خود را افزایش دهید تا هر مسئله کوچک و جزیی نتواند شما را ناراحت کند و سپس به سمت یافتن راهی سازنده قدم بردارید.
نفس عمیق بکشید
زمانی که عصبانی می‌شوید، بدن شما منقبض می‌شود. نفس عمیق به شما کمک می‌کند تا استرس از شما دور شده و فشار کمتری روی بدن وارد شده و احساس بهتری پیدا کنید.
فضا را تغییر دهید
یکی از بهترین شیوه‌هایی که به واسطه آن می‌توانید خشم خود را از میان بردارید، این است که برای مدت پنج دقیقه در هوای آزاد راه بروید. در ترافیک گیر کرده‌اید؟ پس در ذهن خود این کار را انجام دهید، صدای ضبط را زیاد کرده و آهنگ را با صدای بلند بخوانید.
دلیل عصبانیت خود را پیدا کنید
در مورد افراد، موقعیت‌ها و حوادثی که سبب ایجاد ناراحتی در شما می‌شوند، فکر و آن‌ها را ردیابی کنید. عصبانیت معمولاً سبب ایجاد ترس‌های عمقی در وجود افراد می‌شود.
در زمانی که احساس می‌کنید به اوج عصبانیت نزدیک شده‌اید، از خودتان بپرسید چه ترسی در وجودتان نهفته است که سبب می‌شود احساساتتان تحریک شود.
احساسات خود را ابراز کنید
ابتدا فکر کنید و از لغات و حرکاتی استفاده کنید که روی آن‌ها فکر کرده‌اید. با حالت غیر تدافعی طرف مقابل را مطلع كنید که عصبانی هستید، شرایط خود را به طور کامل به او توضیح دهید و نهایتاً خیلی رک و راست به او بگویید که چه چیز شما را عصبانی می‌کند.
محتاط باشید
شرایطی وجود دارند که بروز عصبانیت در آن‌ها، ممکن است سبب ایجاد خطر شود. یکی از این موارد داشتن شریکی حسود و بد زبان است. به جای اینکه حرف‌های خود را با او در میان بگذارید با یکی از دوستانتان در مورد اوضاع عصبانیت خود صحبت کنید. ممکن است دوست شما راه‌حل‌های نابی را به شما پیشنهاد کند که تاکنون به ذهنتان هم نرسیده باشد.
جمله‌های مثبت به کار ببرید
می‌توانید چند جمله مثبت را حفظ کنید تا هر زمانی که عصبانی شدید، آن‌ها را به خودتان بگویید تا عصبانیت شما فروکش کند. این کار به شما یادآوری می‌کند که خودتان حق انتخاب دارید و می‌توانید واکنش‌هایتان را آگاهانه انتخاب کنید. 

[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

اللهم رب الشهر الرمضان الذی انزلت فیه القرآن
پروردگارا آنقدر بزرگ و رئوف هستی که درک وسعت وجود تو را ندایم پس ما را به بزرگی و کرم خودت در این ماه پاکی ها پاک گردان و جانمان را لبریز از عشق الهی گردان و توفیقمان ده که خالصانه ستایشت کنیم و روح و روانمان را منزه دار از هرگونه پلیدی و کینه
ای یزدان پاک به تو پناه می بریم که پناهنده دل های جامانده از آسمانت هستی و دستانمان را بگیر که جز تو آغوشی نخواهیم داشت
خداوندگار بزرگ تر و مهربان تر از هر آن چیزی است که تصورش را می کنیم...!  

[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

تو از دردی كه افتادست بر جانم چه می دانی؟
دلم تنها تو را دارد ولی با او نمی مانی
تمام سعی تو كتمان عشقت بود در حالی
كه از چشمان مستت خوانده بودم راز پنهانی
فقط يك لحظه آری با نگاهی اتفاق افتاد
چرا عاقل كند كاری كه بازآرد پشيمانی؟ 

[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

همانا خداوند، دنیا را جایگاه بلاها و امتحانات و مشکلات قرار داد؛ و آخرت را جایگاه نتیجه گیرى زحمات ، پس بلاها و زحمات و سختى هاى دنیا را وسیله رسیدن به مقامات آخرت قرار داد و اجر و پاداش زحمات دنیا را در آخرت عطا مى فرماید.

امام هادی (ع) 

[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

کله پاچه

روزی مردی پسر کوچکش را به بازار فرستاد تا کله‌ی پخته‌ی گوسفند بخرد و به خانه بیاورد. کودک کله را خرید اما بوی خوش آن برای کودک گرسنه قابل تحمل نبود، پس به گوشه‌ای رفت و گوشت و مغز و چشم و زبان آن را خورد و بعد استخوان‌های آن را در نان پیچید و با خود به خانه آورد. وقتی پدر نان را گشود و با استخوان‌های سر گوسفند رو به رو شد به پسر گفت:
ـ چشم‌های او کجاست؟
کودک گفت: این گوسفند کور بوده است!
ـ زبان او کجاست؟
ـ این گوسفند لال بوده است!
ـ هرچه می‌گویی قبول، اما مغز او کجاست؟
ـ این گوسفند مغزش را در آموزش به گوسفندهای دیگر از دست داده است.
پدر در حالی که استخوان‌ها را دوباره در نان می‌پیچید به پسر گفت: برخیز،برخیز و به دکان کله‌پز برو، و بگو که من این کله را نمی‌خواهم. کودک گفت: او این کله را از من پس نخواهد گرفت، زیرا آن را با تمام عیب‌هایش به من فروخته است!! 

[ چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

قدرت بوگاتی ۱۰۰۱ اسب بخاره

قدرت پراید ۶۳ الاغ بی‌بخار !

..

..

دیروز رفتم بقالی سر کوچمون یه دختر و پسر دوقلو خوشگل کوچولو تو بقالی بودن

بعدش من لپای دختررو کشیدم گفتم اسمت چیه ؟

پسره عصبی شد گفت زهرا اسمتو بهش نگو 


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

آمدي وه كه چه مشتاق و پريشان بودم
تا برفتي ز برم صورت بي جان بودم
نه فراموشيم از ذكر تو خاموشي بود
كه در انديشه اوصاف تو حيران بودم
بي تو در دامن گلزار نخفتم يك شب
كه نه در باديه ی خارمغيلان بودم
زنده مي كرد مرا دم به دم اميد وصال
ورنه دور از نظرت كشته هجران بودم
به تولاي تو در آتش محنت چو خليل
گوييا در چمن لاله و ريحان بودم
تا مگر يك نفسم بوي تو آرد دم صبح
همه شب منتظر مرغ سحر خوان بودم
سعدي از جور فراقت همه روز اين مي گفت
عهد بشكستي و من بر سر پيمان بودم

سعدی 

 

[ چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

نتيجه خوشحال كردن سگ

روزى امام حسن مجتبى عليه السلام در يكى از باغستان هاى شهر مدينه قدم مى زد، كه ناگاه چشمش به يك غلام سياه چهره افتاد كه نانى در دست دارد و يك لقمه خودش مى خورد و يك لقمه هم به سگى كه كنارش بود مى داد تا آن كه نان تمام شد.
حضرت با ديدن چنين صحنه اى ، به غلام خطاب كرد و فرمود: چرا نان را به سگ دادى و مقدارى از آن را براى خود ذخيره نكردى ؟
غلام به حضرت پاسخ داد: زيرا چشم هاى من از چشم هاى ملتمسانه سگ خجالت كشيد و من حيا كردم او اين كه من نان بخورم و آن سگ گرسنه بماند.
امام حسن عليه السلام فرمود: ارباب تو كيست ؟
پاسخ گفت : مولاى من ابان بن عثمان است .
حضرت فرمود: اين باغ مال چه كسى است ؟
غلام جواب داد: اين باغ مال ارباب و مولايم مى باشد.
پس از آن حضرت اظهار داشت : تو را به خدا سوگند مى دهم كه از جايت برنخيزى تا من باز گردم .
سپس حضرت حركت نمود و به سمت ارباب غلام رفت ؛ و ضمن گفتگوهايى با اءبان بن عثمان ، غلام و همچنين باغ را از او خريدارى نمود؛ و سپس به جانب غلام بازگشت و به او فرمود: اى غلام ! من تو را از مولايت خريدم .
پس ناگاه غلام از جاى خود برخواست و محترمانه ايستاد.
سپس حضرت در ادامه سخنان خود اظهار نمود: اين باغ را هم خريدارى كردم ؛ و هم اكنون تو را در راه خداوند متعال آزاد نموده ؛ و اين باغ را نيز به تو بخشيدم 

[ چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

گاه پرندگان آنقدر سرگرم دانه چیدن می شوند

که پرواز را فراموش و آسمان را از یاد می برند

گاهی پرتاب سنگی کوچک یاد آور پرواز و آسمان است . . .

.

.

.

وقتی که انسان بخواهد ببری را بکشد اسمش را ورزش می‌گذارد

اما اگر ببر بخواهد او را بکشد اسمش درنده خویی است . . . 


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

فرهاد مجيدي وارد تهران شد
مجيدي در حالي به پايتخت بازگشت که خبر مي رسد مذاکرات او با فتح الله زاده وارد مرحله تازه اي شده است. به گزارش گل، فرهاد مجيدي بعد از مدتها ديشب وارد تهران شد. او در حالي به پايتخت بازگشت که خبر مي رسد مذاکرات او با فتح الله زاده وارد مرحله تازه اي شده و اين احتمال وجود دارد که بعد از نشست او با مديرعامل استقلال در روز 5 شنبه مجيدي بار ديگر استقلالي شود!
امير قلعه نويي در يک هفته گذشته تلاش کرد با سکوت و سياست انتقال مذاکرات به سمت فتح الله زاده موضعي از خود در قبال بازگشت مجيدي نشان ندهد .

********************************************************

کاسياس از بلاتر دفاع کرد
ايکر کاسياس دروازه بان تيم ملي فوتبال اسپانيا و کاپيتان اين تيم از سپ بلاتر رئيس فدراسيون جهاني فوتبال (فيفا )در برابر اتهامات مربوط به دريافت رشوه دفاع کرد.کاسياس در کنفرانسي خبري گفت: به نظر، وجود هرگونه فساد در ورزش بايد محو شود اما من در اينجا حمايت خود را از بلاتر اعلام مي کنم زيرا او يکي از بهترين روساي فيفا است و او براي فوتبال جهان مناسبترين فرد ممکن است.

********************************************************

آيت‌اللهي:هواداران پرسپوليس بخشيده نمي‌شوند
نايب رئيس فدراسيون فوتبال گفت: محروميت هواداران پرسپوليس راي کميته استيناف است و اين حکم قطعي است.  هادي آيت‌اللهي در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري فارس در خصوص اينکه آيا قرار است هواداران پرسپوليس که با محروميت دو جلسه اي همراه هستند، بخشيده شوند يا خير عنوان کرد: محروميت هواداران پرسپوليس راي کميته استيناف است و اين حکم قطعي است. در مورد بازي اين تيم با گهر زاگرس که در کرج برگزار مي‌شود و پرسپوليس تيم ميهمان است اين هفته تصميم گيري مي‌شود.

[ چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

دل من باز گریست
قلب من باز ترک خورد و شکست
باز هنگام سفر بود
و من از چشمانت می خواندم
که به آسانی از این شهر سفر خواهی کرد
و از این عشق گذر خواهی کرد
و نخواهی فهمید....
بی تو این باغ پر از پاییز است...! 

[ چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

سخنانی از امام هادی (ع)

از کسى که نسبت به او کدورت و کینه دارى ، صمیّمیت و محبّت مجوى .
همچنین از کسى که نسبت به او بدگمان هستى ، نصیحت و موعظه طلب نکن ، چون که دیدگاه و افکار دیگران نسبت به تو همانند قلب خودت نسبت به آن ها مى باشد. 

*************************************************

فرمود: حسد موجب نابودى ارزش و ثواب حسنات مى گردد.
تکبّر و خودخواهى جذب کننده دشمنى و عداوت افراد مى باشد.
عُجب و خودبینى مانع تحصیل علم خواهد بود و در نتیجه شخص را در پَستى و نادانى نگه مى دارد.
بخیل بودن بدترین اخلاق است ؛ و نیز طَمَع داشتن خصلتى ناپسند و زشت مى باشد.

*************************************************

فرمود: مسخره کردن و شوخى هاى - بى مورد - از بى خردى است و کار انسان هاى نادان مى باشد.

*************************************************

فرمود: دنیا همانند بازارى است که عدّه اى در آن براى آخرت سود مى برند و عدّه اى دیگر ضرر و خسارت متحمّل مى شوند.

*************************************************

فرمود: علماء و دانشمندانى که به فریاد دوستان و پیروان ما برسند و از آن ها رفع مشکل نمایند، روز قیامت در حالى محشور مى شوند که تاج درخشانى بر سر دارند و نور از آن ها مى درخشد.

[ چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

برگرد ای توسل شب زنده دارها
پایان بده به گریه ی چشم انتظارها
از یک خروش ناله ی عشاق کوی تو
حاجت روا شوند هزاران هزارها
یکبار نیز پشت سرت را نگاه کن
دل بسته این پیاده به لطف سوارها
از درد بی حساب فقط داد میزنم
آیا نمیرسند به تو این هوارها
ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن
خیری ندیده ایم از این اختیارها
باید برای دیدن تو "مهزیار" شد
یعنی گذشتن از همگان "محض یار" ها 

[ دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

بیل گیتس در رستوران
بعد از خوردن غذا بیل گیتس 5 دلار به عنوان انعام به پیش خدمت دادپیشخدمت ناراحت شد
بیل گیتس متوجه ناراحتی پیشخدمت شد و سوال کرد : چه اتفاقی افتاده؟
پیشخدمت : من متعجب شدم ....
بخاطر اینکه در میز کناری پسر شما 50 دلار به من انعام داد در 
درحالی که شما که پدر او هستید و پولدار ترین انسان روی زمین هستید فقط 5دلار انعام می دهید !
گیتس خندید و جواب معنا داری گفت :
او پسر پولدار ترین مرد روی زمینه و من پسر یک نجار ساده ام 

[ دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

عشق یعنی قلم از تیشه و دفتر از سنگ / که به عمری نتوان دست در آثارش برد . . .

.

.

.


عشق چون ایده برد هوش دل فرزانه را ، دزد عاقل می کشد اول چراغ خانه را

آنچه ما کردیم با خود هیچ نابینا نکرد ، در میان خانه گم کردیم صاحبخانه را . . . 


ادامه مطلب
[ دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

اى مردم از پروردگارتان كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفتش را [نيز ] از او آفريد و از آن دو مردان و زنان بسيارى پراكنده كرد پروا داريد و از خدايى كه به [نام] او از همديگر درخواست مى‏كنيد پروا نماييد و زنهار از خويشاوندان مبريد كه خدا همواره بر شما نگهبان است .

سوره نسا آیه 1 

[ دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

آسمان بارانيست...
همگي ميگذرند...
چتردارن به دست...
تانباردباران"برسروصورتشان...
اما...........
من تنهاورها
زيراين سقف سياه
مينشينم بي تو...
وبه تو....مي انديشم... 

[ دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

کردستان بودیم، منطقه عملیاتی کربلای 10، زمین از برف سفید پوش شده بود و هوا سرد.
داخل چادر زندگی می کردیم و چادر ها برای در امان ماندن از دید دشمن (کوموله و دمکرات، عراقی ها، مزدوران محلی) در شکاف و دامنه های ارتفاعات زده شده بود، روی چادر ها چند لایه پلاستیک کشیده بودیم تا هم از گزند سرما در امان باشیم و هم آب باران و برف به داخل چادر نفوذ نکند، کف چادر هم چند لایه پلاسیتک کشیده بودیم تا هم پایمان یخ نزند و هم آب باران از زیر آن عبور کند، بعضی شب ها به خوبی عبور آب را زیر پا هامون احساس می کردیم. کار به جایی رسید که شیب داخل چادر رو به سمت وسط چادر درست کردیم طوری که یه جوی کوچک از وسط چادر می گذشت، چراغ والر رو روشن می کردیم و کنار جوی داخل چادر می نشستیم و دلمون رو روانه زاینده رود اصفهان می کردیم. 
کیسه های خواب رو کسی جمع نمی کرد، هر کی از نگهبانی که برمی گشت مستقیم می رفت داخل کیسه خواب تا کمی گرم بشه. نگهبانی یعنی سردی کشیدن با دلهره از نشستن یک تیر توی پیشانی 
یک ساعت بدون حرکت یک جا نشستن و به ارتفاعات اطراف خیره شدن. 
گاهی اسلحه اونقدر یخ می کرد که وقتی از نگهبانی بر می گشتیم می گذاشتیم کنار چراغ والر تا یخ هاش آب بشه. بیشتر بچه ها سرما خورده بودند، اما تحمل بچه ها فرق می کرد. 
غروب که می شده به دلهرة عجیبی دچار می شدیم، شدت سرما زیادتر می شد! و تعداد سنگر های نگهبانی زیادتر می شد! و ساعات نگهبانی بیشتر.
بیماری بچه ها، سرمای شدید، رعایت سکوت در شب، دید کم، حساس بودن (اغلب مزدوران محلی با توجه به شناخت و مانوس بودن با شرایط آب و هوا این ایام به ما حمله می کردند). 
چند شب پشت سر هم اتفاق افتاد که برای نگهبانی بیدارمون نکردن، فکر کردیم حتما پاسبخش ها خوابشون برده، صداشو در نیاوردیم که زیرآب کسی نخوره و ما توی کیسه خواب های گرم، راحت می خوابیدیم.
اما کم کم برای همه سئوال شد. سه تا پاسبخش داشتیم هرچی سئوال کردیم یه جوری ما رو می پیچوندن و جواب درستی نمی دادند. 
یکی ار بچه ها حالش خیلی بد شد، بدجور سرما خورد، خیلی به حالش غبطه می خوردیم که ایکاش جای اون بودیم و چند شب از نگهبانی معاف می شدیم و...!
یکی ار پاسبخش ها وقتی حرف های ما رو شنید دیگه طاقت نیاورد گفت بچه ها برای شفای حسن دعا کنید، بعد زد زیر گریه گفت: به خدا، هر وقت حسن علائم بیماری رو در چهره یکی از شما می دید، ما رو قسم می داد که شما رو بیدار نکنیم او به جای شما نگهبانی می داد و ما رو قسم داده به شما نگیم. 
آن شب از خودمون خجالت کشیدیم، ما کجا و حسن کجا؟! 
امروز یه چیزی میگم و یه چیزی شما می شنوید نگهبانی پشت سرهم اون هم توی اون هوا و توی اون موقعیت کار همه نبود، کار حسن بود که امروز او پیش ما نیست، کار غواص شهید حسن منصوری بود که در عملیات کربلای چهار آسمون شهادت را گرم کرد. 

[ دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

تداوم گرفتگی عضلات را جدی بگیرید
اگر فردی به طور مرتب دچار گرفتگی عضلات می شود حتماً‌ باید به پزشک مراجعه کند چراکه اگر علت زمینه ای داشته و تشخیص داده نشود مشکل ساز می شود.

گرفتگی عضلات علل مختلفی دارد اما بعضی افراد استعداد بیشتری در گرفتگی عضلات دارند، کمبود کلسیم یکی از علت های گرفتگی عضلات است که علامت های دیگری مانند گزگز نوک انگشتان و دور لبها را نیز دارد که باید درمان شود، گرفتگی عضلات علت های معمولی تری هم دارد مانند شرایط استرس و خستگی های جسمی، سرما نیز ممکن است باعث کرمپ های عضلانی شود.

آستانه استرس افراد متفاوت است و بعضی از افراد با شدت زیادتر گرفتگی عضلات روبرو می شوند.

دکتر مرجائی در ادامه در خصوص روش های درمان گرفتگی عضلات گفت: اگر بعد از آزمایش علت گرفتگی عضلات، کمبود برخی مواد معدنی بدن مانند کلسیم و منیزیم خون تشخیص داده شود می توان با تجویز کلسیم و منیزیم آن را درمان کرد.

وی ادامه داد: درمان های عمومی گرفتگی عضلات شامل ریلکسیشن (رفع استرس) کمپرس گرم یعنی گرم کردن موضعی که دچار اسپاسم است و یک سری داروها که خاصیت شل کنندگی و ضد اسپاسم دارند که شاخص آن قرص های متوکاربامول (methocarbamol) و قرص باکلوفن (baclofen) که به رفع اسپاسم تا حدودی کمک می کند البته بعضی از داروهای آرامبخش هم خاصیت ضد اسپاسم دارد مانند داروی دیازپام (Diazepam) که یکی از کاربردهای آن اثر رفع اسپاسم آن است.

این متخصص ارتوپدی با بیان جدی گرفتن تداوم گرفتگی عضلات گفت: اگر فردی در ضمن انجام کارهای روزانه به طور ناگهانی دچار گرفتگی عضلات شود می تواند با انجام relaxation و گرم کردن موضع و همچنین استفاده از داروهای ضد اسپاسم بهبود یابد اما اگر اتفاق گذرا نبود و فردی به طور مرتب دچار گرفتگی عضلات می شود حتماً باید به پزشک مراجعه کند چراکه اگر علت زمینه ای داشته و تشخیص داده نشود می تواند مشکل ساز شود. 

[ دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

مشکل بی خوابیتان را حل کنید

آیا تا کنون برایتان اتفاق افتاده که تا صبح، بعد از ساعت ها خواب خوش ، بازهم بی حال و خسته باشید؟؟
آیا در روز به کافئین و کربوهیدرات نیاز پیدا می کنید؟؟؟
اگر جوابتان آری ست، ممکن است از کمبود خواب مزمن ، در رنج باشید.
برای رهایی از این مشکل ، به این چند نکته توجه کنید تا خواب راحتی داشته باشید.
+ در ساعت معینی به رخت خواب بروید، این کار ساعت بیولوژیکی* بدنتان را تقویت می کند.
+ دوش آب گرم بگیرید و بعد به رختخواب بروید.
+ چند ساعت قبل از خواب، چیزی ننوشید(قهوه،چای،نوشابه).
+ یک فنجان چای گیاهی که خاصیت مسکن دارد، بنوشید(از گل کوهی و بابونه استفاده کنید).
+ رختخواب خود را تمیز نگه دارید.
*ساعت بیولوژیکی : بدن ما برحسب عادتهایمان طوری تنظیم می شود که در ساعت معینی احساس گرسنگی یا خواب می کنیم. 

[ دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

الهی : یافت جستن زندگانی است و جوینده نایافتن زندانی است و چندان که میان این و آن معانی است ، یگانگی تو را نشانی است و هر چه نه به تو باقی است ، فانی است .
الهی : من نه به خدمت صحبت تو را می بها سازم که د رصحبت ، حرمت می نگاه دارم ، من به هوای دل در خدمتم ، کی به فرمانم ؟
الهی : تو را آنکس بیند که تو را دید ، و وی تو را دید که گیتی وی را ناپدید ، و تو را او دید که نادیده پسندید، پس از آن تو را ندید کی به خویشتن دید ، دیدار که چشم و دل در او ناپدید ، دیدار این است و در ازنای ببرید ، چشم غریق از پری اب ندید ، آن کس که تو را به یک دیده دید ، چه دید ؟ و او تو را دید که همه او در دیدار ناپدید ؟ وز نگرستن او باز آمد کی تو را به خود دید ؟ مسکین او که تو را دید و تو را به تو بایست دید ، به خود دید آنچه جست ندید ، بهره ی خود دید . بدتر ان است که راضی است به آنچه دید عارف خود را گم کرد که تو را دید ، دیدار آن است و در ازنای ببرید.
الهی: درد می دانم ، دارو نمی دانم ، یا می دانم ، خوردن نمی توانم نیارم گفت این همه درد چرا بهره ی من ؟ نه دست رسد به معدن چاره ی من ، به شغل و درد و بیم تاوان ....به ماتم نشستن چند توان ؟
برگرفته از طبقات الصوفیه خواجه عبداللّه انصاری 

[ دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

این چیست ؟ حس گمشده ای در وجود من؟
یا هق هق غریب خدا در سجود من
آن شب که ماه پشت نگاهت خسوف کرد
تابیده بود تار وجودت به پود من
هی سنگ پشت سنگ بزن … نه,نمی روم
مجنون برکه ات شده ماه کبود من
از بس تمام شهر به تو خیره می شوند
جز خون نمانده در دل چشم حسود من !
تو بین من و او! به خدا عادلانه نیست…
هر گز نبود رابطه ی ما به سود من
چیزی به جز غزل که ندارم , از این به بعد
تقدیم چشم های تو بود و نبود من 

[ جمعه 23 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

امام حسن‏ علیه السلام فرمود: چنان براى دنیایت تلاش كن كه گویا همیشه زنده ‏اى، و چنان براى آخرتت تلاش كن كه گویى فردا مرگت فرا می ‏رسد. 

[ جمعه 23 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم لحظات خوبی را در این وبلاگ داشته باشید.
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 331
بازدید دیروز : 284
بازدید هفته : 1152
بازدید ماه : 4836
بازدید کل : 276002
تعداد مطالب : 4364
تعداد نظرات : 1580
تعداد آنلاین : 1

فروش بک لینکطراحی سایتعکس