عشقانه ها
سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشقانه ها و آدرس ela86.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

 

یا مقلب القلوب و الابصار
سال نو آمد و نیامد یار

یا مدبر اللیل و النهار
بی حضورش چه اشتیاق بهار

یا محول الحول و الاحوال 
منتهی کن فراق را به وصال

حول حالنا الی احسن الحال
به امید فرج همین امسال

اللهم عجل الولیک الفرج

سال نو مبارک

 

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

به آتوسا دختر کورش گفتند : مردی پنج پسرش در راه ایران شهید شده اند او اکنون در رنج و سختی به سر می برد و هر کمکی به او می شود نمی پذیرد دختر فرمانروای ایران با چند بانوی دیگر به دیدار آن مرد رفت خانه ایی بی رنگ و رو ، که گویی توفانی بر آن وزیده است پیرمردی که در انتهای خانه بر صندلی چوبی نشسته است پیش می آید و می گوید خوش آمدید
-آتوسا می گوید شنیده ام پنج فرزندت را در جنگ از دست داده ای ؟ و آن مرد می گوید همسرم هم از غم آنها از دنیا رفت . 
;">آتوسا می گوید می دانم هیچ کمکی نمی تواند جای آنچه را که از دست داده ای بگیرد اما خوشحال می شویم کاری انجام دهیم که از رنج و اندوهت بکاهد .
پیرمرد بی درنگ می گوید اجازه دهید به سربازان ایران در باختر کشور بپیوندم . 
-می خواهم برای ایران فدا شوم . آتوسا چشم هایش خیس اشک می شود و به همراهانش می گوید در وجود این مرد لشکری دیگر می بینم . 
->دو ماه بعد به آتوسا خبر می دهند آن پیر مرد مو سفید هم جانش را برای میهن از دست داد . 
l;آتوسا چنان گریست که چشمانش سرخ شده بود . او می گفت مردان برآزنده ایی همچون او هیچگاه کشته نمی شوند آنها آموزگاران ما هستند . 

تا خون ایرانی هست در تنم 

پای بیگانه قطع است از وطنم

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

بازیچه ی شبهای من
امشب چرا غرق غمی ؟
از من جدایی رو نخواه
وقتی اسیر قلبمی
از من جدایی رو نخواه
وقتی که با تو ، ما شدم
وقتی که مرز عشق من
 جا میشه از تو ، تا خودم

.

.

.

به لب های تو می سازم کلامی
سرود آشنایی یا سلامی
ندارم جز غم عشق تو در سر
ولی افسوس که از من جدایی

 


ادامه مطلب
[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

هر جاندارى چشنده [طعم‏] مرگ است، و همانا روز رستاخيز پاداشهايتان به طور كامل به شما داده مى‏شود. پس هر كه را از آتش به دور دارند و در بهشت درآورند قطعاً كامياب شده است؛ و زندگى دنيا جز مايه فريب نيست.

سوره آل عمران آیه 185 

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

رنگ مهتاب نبود
رنگ شب بود و سکوت
که گره های ترک خورده ی عشق
روی تابوت زمان نقش شدند
من نتوانستم که گره ها را باز کنم
چون مرا در قفس دیگری از عشق بینداخت به دام
و تو آزاد و رها ، در تپش پنجره ها غرق شدی ، رنگ تقصیر نداشت
دست خلاق هنرمند جهان قصه ی ما را روی یک بام کشید 

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد علي زارعي
به نام كسي كه هستي را آفريد سخنم را با نام او آغاز مي كنم و اين آخرين پيام من است به تمامي عزيزانم كه مرا مي شناسند و به كساني كه مرا دريافتند و مرا به عقل خود ديوانه پنداشتند. پدر و مادر عزيزم! فرزند شما آگاهانه قدم در راه پاسداري از انقلاب اسلامي گذاشت. پدر و مادرم! شهادت وديعه الهي است كه از جانب خداوند تبارك و تعالي براي آن كساني كه لايق هستند مي رسد و اين شهادت ها است كه باعث مي شود احكام اسلام و انقلاب پيشرفت بكند. مذهبي كه ما مسلمانان داريم مذهب شهادت است و اسلامي كه ما در راه آن آمده ايم مي خواهد انساني عادل و كامل به تمام معني بسازد. همانطوريكه در نهج البلاغه آمده است اكرم الموت قتل في سبيل الله شرافتمندانه ترين مرگها شهادت در راه خداست. خواهرانم و برادرانم! همچون حضرت زينب (س) و حضرت امام سجاد (ع) پيام خون شهيد را به همه برسانيد كه مذهب ما مذهب شهادت است. ما چون خدا داريم همه چيز داريم. هيچ وقت خدا را فراموش نكنيد و در هيچ شرايطي از خط امام فاصله نگيريد گرچه دشمن تشنه به خون گلوي ماست. كشته شدن در راه حق آرزوي ماست. وصيت مي كنم شما را ]كه[ دنباله رو آيه ي "يا ايها الذين آمنوا اطيعو الله و اطيعو الرسول و اولي الامر منكم " باشيد عبادت خداوند را از ياد نبريد؛ عبادتي كه همراه با جهاد در راه خدا باشد ارزش نماز را بدانيد. نماز جماعت را بخوانيد همانطور كه حضرت علي (ع) مي فرمايد:"كه ما بين كفر و ايمان هيچ فاصله اي نيست جز نماز."

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

نکته هایی در مورد خودمان

1) معده یک اسید فاسد ترشح می کند.
یک مایع بسیار خطرناک است که نیروهای امنیتی هیچ فرودگاهی نمی تواند از شما جدا کند: این مایع در معده تان قرار دارد. سلولهای معده شما اسید هیدروکلرویک ترشح می کنند که ترکیبی فاسد و خورنده است که برای ضدزنگ کردن فلزات استفاده می شود. این ترکیب فلز را داغان می کند اما لایه غشایی معده از این ماده سمی در دستگاه گوارش محافظت می کند تا غذاهای شما را تجزیه کند.
2) وضعیت بدن بر حافظه تاثیر می گذارد.
سالگرد ازدواجتان را یادتان نمی آید؟ اشکالی ندارد روی یک زانو خم شوید به یادتان می آید. خاطرات در حواس ما قرار گرفته اند. یک رایحه یا صدا یک خاطره خیلی دور از بچگی را برایتان زنده خواهد کرد. ارتباطات بین این حواس و خاطرات آشکار یا گاهی مرموز هستند. یک تحقیق جدید به کشف این ارتباطات کمک می کند. خاطرات گذشته وقتی در حالت و وضعیت بدنی مشابه قرار بگیرید سریعتر به ذهنتان می رسد.
3) استخوان ها برای تنظیم موادمعدنی بدن می شکنند.
علاوه بر محافظت از اندام ها و عضلات بدن، استخوان ها به تنظیم سطح کلسیم در بدن نیز کمک می کنند. استخوان ها حاوی فسفر و کلسیم هستند که دومی مورد نیاز عضلات و اعصاب می باشد. اگر ذخیره این عنصر در بدن کم باشد، برخی هورمون های خاص باعث می شود استخوان ها شکسته تا سطح کلسیم بالا رود تا جایی که به یک غلظت خاص و مناسب از این عنصر در خارج سلولها برسیم.
4) بیشتر غذایی که می خوریم برای مغز است.
مغز بااینکه فقط 2 درصد از وزن بدن را تشکیل می دهد، 20 درصد از اکسیژن و کالری های آن را می گیرد. برای تامین منابع کافی برای این عضو مهم بدن، سه سرخرگ مغزی اصلی بطور مداوم اکسیژن به مغز پمپاژ می کنند. هرگونه انسداد یا پارگی در یکی از این رگ ها باعث گرسنه ماندن سلولهای مغزی می شود و موجب می شود که عملکرد مغزی در آن ناحیه آسیب ببیند و منجر به سکته شود. 

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

يك نامه ام، بدون شروع و بــــدون نام
امروز هـم مطابق معمـــــول ناتمــــام
خوش كرده ام كنار تو دل وا كنم كمی
همسايه ی هميشه ی نا آشنا؛ سلام!!
ازحال و روز خود كه بگويم، حكايتی است
يك صفحه زندگانی بی روح و كم دوام
جــويای حال از قلــم افتاده ها مباش
ايام خوش خيالی و بی حالی ات، به كام!
دردی دوا نمی كنــد از متن تشــنه ام
چيزی شبيه يك دل در حــال انهــــدام
در پيشگــاه روشــن آييــنه می زنـــم
جامی به افتخــــار تو با بــاد روی بــام
باشد برای بعد اگر حرف ديگری است
تا قصه ای دوباره از اين دست، والسلام! 

 

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خدایا

چشمانت را از من مگیر
بگذار هنوز امیدوار باشم
که کسی در آسمان مرا نگاه می کند
دستانم را رها مکن
شاید باور کنم که زندگی واقعیت دارد
و مرگ پرده ای بیش نیست
کنارم بمان
تا رها از این دیوارها
در عمقِ آسمان
بوی تو را احساس کنم 

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

من خود نمی روم دگری می برد مرا
نابرده باز سوی تو می آورد مرا
کالای زنده ام که به سودای ننگ و نام
این می فروشد آن دگری می خرد مرا
یک بار هم که گردنه امن و امان نبود
گرگی به گله می زند و می درد مرا
در این مراقبت چه فریبی است ای تبر
هیزم شکن برای چه می پرورد مرا ؟
عمری است پایمال غمم تا که زندگی
این بار زیر پای که می گسترد مرا
شرمنده نیستیم ز هم در گرفت و داد
چندانکه می خورم غم تو ، می خورد مرا
قسمت کنیم آنچه که پرتاب می شود
شاخه گل قبول تو را ، سنگ رد مرا 

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

سه چیز است که در هـر که بـاشـد آقـا و سـرور است: خشـم فـرو خـوردن ،گذشت از بدکـردار، کمک و صله رحـم بـا جـان و مـال.

امام صادق (ع) 

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

یادش بخیر قدیما رو عیدی فک و فامیل حساب باز میکردیم !
امسال خیلی بهمون لطف کنن ماچمون میکنن !

.

.

.

این روزا به بچه ها میگن “ برو گم شو ”
میره تو اتاقش ، بعد بابا مامانه خودشون میرن منت کشی !
قدیما به ما میگفتن برو گم شو ، جا نداشتیم همینطوری مجهول بودیم الان کجا باید بریم !؟ 


ادامه مطلب
[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

رفتن به مدرسه

صبحي مادري براي بيدار کردن پسرش رفت.
مادر: پسرم بلند شو. وقت رفتن به مدرسه است.
پسر: چرا مامان؟ من نمي خوام برم مدرسه.
مادر: دو دليل به من بگو که نمي خواي بري مدرسه.
پسر: يک که همه بچه ها از من بدشون مي ياد. دو همه معلم ها از من بدشون مي ياد.
مادر: اُه خداي من! اين که دليل نمي شه. زود باش تو بايد بري به مدرسه.
پسر: مامان دو دليل برام بيار که من بايد برم مدرسه؟

مادر: يک تو الآن پنجاه و دو سالته. دوم اينکه تو مدير مدرسه هستي!! 

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

بعد از این خوب و بدش باشد پای خودمان
انتخابی است که کردیم برای خودمان
این وآن هیچ مهم نیست که چه فکری بکنند
غم نداریم بزرگ است خدای خودمان
بی خیال همه با فلسفه اشان خوش باشند
خودمانآیینه هستیم برای خودمان
ما دو رودیم که حالا سره دریا داریم
دو مسافر همه در آب و هوای خودمان
احتیاجی به در و دشت نداریم اگر
رو به هم باز شود پنجره های خودمان
درد اگر هست برای دل هم میگوییم
در وجود خودمان هست دوای خودمان
دوست داریم که نفهمند.. بیا بعد از این
خودمان شعر بخوانیم برای خودمان * 

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

مسلمان و كتابى

در آن ايام ، شهر كوفه مركز ثقل حكومت اسلامى بود. در تمام قلمرو كشور وسيع اسلامى آن روز، به استثناى قسمت شامات ، چشمها به آن شهر دوخته بود كه چه فرمانى صادر مى كند و چه تصميمى مى گيرد.
در خارج اين شهر دو نفر، يكى مسلمان و ديگرى كتابى (يهودى يا مسيحى يا زردشتى ) روزى در راه به هم برخورد كردند. مقصد يكديگر را پرسيدند، معلوم شد كه مسلمان به كوفه مى رود و آن مرد كتابى در همان نزديكى ، جاى ديگرى را در نظر دارد كه برود. توافق كردند كه چون در مقدارى از مسافت راهشان يكى است با هم باشند و با يكديگر مصاحبت كنند.
راه مشترك ، با صميميت ، در ضمن صحبتها و مذاكرات مختلف طى شد. به سر دوراهى رسيدند، مرد كتابى با كمال تعجب مشاهده كرد كه رفيق مسلمانش از آن طرف كه راه كوفه بود نرفت و از اين طرف كه او مى رفت آمد.
پرسيد: مگر تو نگفتى من مى خواهم به كوفه بروم ؟
چرا.
پس چرا از اين طرف مى آيى ؟ راه كوفه كه آن يكى است .
مى دانم ، مى خواهم مقدارى تو را مشايعت كنم . پيغمبر ما فرمود:(هرگاه دو نفر در يك راه با يكديگر مصاحبت كنند، حقى بر يكديگر پيدا مى كنند)، اكنون تو حقى بر من پيدا كردى . من به خاطر اين حق كه به گردن من دارى مى خواهم چند قدمى تو را مشايعت كنم . و البته بعد به راه خودم خواهم رفت .
اوه ! پيغمبر شما كه اين چنين نفوذ و قدرتى در ميان مردم پيدا كرد و به اين سرعت دينش در جهان رايج شد، حتما به واسطه همين اخلاق كريمه اش بوده .
تعجب و تحسين مرد كتابى در اين هنگام به منتها درجه رسيد كه برايش معلوم شد، اين رفيق مسلمانش ، خليفه وقت (على بن ابيطالب عليه السلام -) بوده . طولى نكشيد كه همين مرد، مسلمان شد و در شمار افراد مؤمن و فداكار اصحاب على عليه السلام قرار گرفت (9). 

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وقتی کسی اندازت نیست ، دست بـه اندازه ی خودت نزن . . .

.

.

.

کـاش به خودمان قــول بدهیــم

وقتی عاشق شویــم که ” آماده ایم “

نــه وقتی کــه ” تنهــائیـم” 


ادامه مطلب
[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

ديدار استقلال و نسف‌قارشي فردا ساعت 19
ديدار تيم‌هاي استقلال و نسف‌قارشي ازبکستان فردا ساعت 19 در ورزشگاه آزادي برگزار خواهد شد. تیم استقلال در دومین دیدار مرحله‌ گروهی رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا فردا در حالی به مصاف نسف قارشی ازبکستان می‌رود که پیش از این گفته می‌شد این دیدار از ساعت 20 آغاز می‌شود اما مسئولان AFC و همچنین ناظر این مسابقه اعلام کردند اطلاع‌رسانی در این خصوص اشتباه بوده و از روز اول طبق اعلام سایت AFC قرار بود این بازی از ساعت 19 آغاز شود.
مسئولان AFC تاکید کردند حتی اگر به خاطر فرار رسیدن فصل جدید از امشب ساعت‌ها یک ساعت به جلو کشیده شود باز هم تغییری در روند برگزاری این مسابقه ایجاد نخواهد شد و دیدار تیم‌های استقلال و نماینده کشور ازبکستان فردا راس ساعت 19 در ورزشگاه آزادی آغاز می‌‌شود.

**************************************************

بوسکوويچ: استقلال شانس اول اين گروه است
بازيکن مونته‌نگرويي تيم فوتبال نسف ازبکستان گفت: استقلال شانس اول اين گروه براي صعود به مرحله حذفي ليگ قهرمانان آسيا است.

**************************************************

تورس: من همان بازيکن هميشگي هستم
فرناندو تورس درپايان ديداريکشنبه شب تيمش مقابل لسترسيتي که بابرد2-5 چلسي همراه بود نفس راحتي کشيد. ال نینو باگلزنی دراین بازی به ناکامی 25 ساعته اش در26 بازی درمسیر گلزنی پایان داد و با اعتماد به نفس فراوان دراستمفورد بریج بازی کرده وبه دو گل رسید.
درپایان این مسابقه تورس گفت:«من به این گلها نیاز داشتم. به شدت تلاش می کردم تا به این گلها برسم. ماه گذشته تیم ما خیلی بهتر از قبل بازی کرد. ما متعهدتراز همیشه بودیم و فکر می کنم که در دو یا سه دیدار اخیر نشان دادیم که فصل چطور برایمان پیش می رود.»

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

پرسید به خاطر کی زنده هستی ؟
با اینکه دوست داشتم با تمام وجودم داد بزنم به خاطر تو ،
بهش گفتم به خاطر هیچ کس
پرسید پس به خاطر چی زنده هستی ؟
با اینکه دلم داد می زد به خاطر دل تو
با یک چشم پر از اشک بهش گفتم به خاطر هیچ چیز .
ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی ؟
در حالی که گریه می کرد گفت :
به خاطر کسی که برای هیچ زنده است 

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

هر چیز دارای سیماست ، سیمای دین شما نماز است . مولا علی (ع)

****************************************************

علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف     مولا علی (ع)

****************************************************

بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد.  امام حسین (ع)

****************************************************

محبـوبتـرین بـرادرانـم نزد من، کسـى است که عیبهایـم را به من اهدا کنـد. امام صادق (ع)

****************************************************

از همراهی و رفاقت با آدم شرور بپرهیز ،زیرا که او مانند شمشیر برهنه است که ظاهرش نیکو و اثرش زشت است.  امام جواد (ع)

[ دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

سال تحویل شد و من
تمام دلتنگیهایم را
به جای تو
در آغوش می کشم
چقدر جایت میان بازوانم خالیست
نوروز مبارک

.

.

.

سلام میشه ازت خواهش کنم سال تحویل بیای خونمون؟

آخه سبزه خوشگل تر از تو پیدا نکردم! 

 

سال نو مبارک


ادامه مطلب
[ یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

امشب ز بام آسمان روشنگری کن
از گوشه ای بیرون بیا و دلبری کن

اهل زمانه طعنه باران می کنندم
دیگر بس است دوری بیا احیاگری کن

می دانم آقا یار دلخواهی نداری
اما به جان مادرت، در هم خری کن

مُردم من از حسرت که کی آیی از این در
رحمی به حال این گدای هر شبی کن

جز نام زیبایت پناهی من ندارم
فکری برای این دل خاکستری کن

«ظلمت» برای دیدن نورت دهد جان
امشب ز بام آسمان روشنگری کن 

[ یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

آیا تکرار تاریخ ممکن است

مردی مقابل پور سینا ایستاد و گفت : ای خردمند ، به من بگو آیا من هم همانند پدرم در تهی دستی و فقر می میرم ؟ پورسینا تبسمی کرد و گفت : اگر خودت نخواهی ، خیر به آن روی نمی شوی . مرد گفت گویند هر بار ما آینه پدران خویشیم و بر آن راه خواهیم بود .
پور سینا گفت پدر من دارای مال و ثروت فراوان بود اما کسی جز مردم شهرمان او را نمی شناخت . حال من ثروت ندارم اما شهرت بسیار دارم . هر یک مسیر جدا را طی کرده ایم . چرا فکر می کنی همواره باید راه رفته را باز طی کنیم .
مرد نفسی راحت کشید و گفت : همسایه ام چنین گفت . اگر مرا دلداری نمی دادید قالب تهی می کردم .
پورسینا خندید و در حالی که از او دور می شد گفت احتمالا ترس را از پدر به ارث برده ایی و مرد با خنده می گفت آری آری…
متفکر یگانه کشورمان ارد بزرگ می گوید : گیتی همواره در حال زایش است و پویشی آرام در همه گونه های آن در حال پیدایش است .
این سخن اندیشمند کشورمان نشان می دهد تکرار تاریخ ممکن نیست . حتی در رویدادهای مشابه ، باز هم کمال و افق بلندتری را می شود دید . 

[ یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

تکرار شو شاید ما سهم هم باشیم
شاید به جرم عشق ما متهم باشیم
باز در حضور تو آشفته خویشم
در سفره عشقت درویش درویشم. . .

.

.

.

میشه پروانه بود و به هر گلی نشست
اما بهتره مثل تو مهربون بود و به هر دلی نشست . . . 


ادامه مطلب
[ یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مى‏شويد و حال آنكه هنوز مانند آنچه بر [سر] پيشينيان شما آمد، بر [سر] شما نيامده است؟ آنان دچار سختى و زيان شدند و به [هول و] تكان درآمدند، تا جايى كه پيامبر [خدا ]و كسانى كه با وى ايمان آورده بودند گفتند: «پيروزى خدا كى خواهد بود؟» هشدار، كه پيروزى خدا نزديك است.  

سوره بقره آیه 214 

[ یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

تا تو هستي و غزل هست دلم تنها نيست
محرمي چون تو هنوزم به چنين دنيا نيست
از تو تا ما سخن عشق همان است كه رفت
كه در اين وصف زبان دگري گويا نيست
بعد تو قول و غزل هاست جهان را اما
غزل توست كه در قولي از آن ما نيست
تو چه رازي كه بهر شيوه تو را مي جويم
تازه مي يابم و بازت اثري پيدا نيست
شب كه آرام تر از پلك تو را مي بندم
در دلم طاقت ديدار تو تا فردا نيست
اين كه پيوست به هر رود كه دريا باشد
از تو گر موج نگيرد به خدا دريا نيست
من نه آنم كه به توصيف خطا بنشينم
اين تو هستي كه سزاوار تو باز اينها نيست 

[ یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد محمدرضا رودسر ابراهيمي
شهادت، حد نهايي تكامل يك انسان است، شهادت بالاترين آرزوهاست، چه زيباست لحظه اي كه تفنگ از زمين كنده مي شود و به سوي دشمن نشانه مي رود، چه زيباست لحظه اي كه دشمن را ذليل و خوار به اسارت مي گيرد و چه شيرين است آن هنگام كه در خون خود مي غلتيم و با شهد شهادت سيراب مي شويم. اگر من كشته شدم راهي بود كه با ميل خود آمدم..... 

[ یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

70درصد بدن ما از آب تشکيل شده است. اگر اين ميزان کاهش پيدا کند حتي به اندازه اندک دچار کم‌آبي مي‌شويم. اين کم‌آبي سبب اختلال عملکرد دستگاه گوارش و عدم‌تعادل مواد شيميايي بدن مي‌شود.اما با چه هشدارهايي؟

براي پيشگيري از اين عارضه به اين علائم توجه داشته باشيد:
* اگر تشنه‌ايد آب بخوريد
اگر احساس تشنگي کرديد يعني بدن‌تان کم‌آب شده است.کم‌آبي خفيف به راحتي با جايگزين کردن مايعات درمان مي‌شود. براي رفع تشنگي آب بهترين انتخاب است.
* اگر احساس بي‌حالي مي‌کنيد هم آب بخوريد
اگر روزانه در حدود 5/2 ليتر آب از طريق فرآيندهاي مثل تعريق از دست مي‌دهيم اما بايد در تابستان بيشتر آب بخوريم.
*پوست و لب‌هاي خشک :
خوردن مايعات باعث مي‌شود پوست خشک شما به وضعيت طبيعي بر‌گردد ساير مايعات مثل چاي هم بايد براي پيشگيري از کم بيشتر مفيد است.محققان توصيه مي‌کنند از مصرف الکل و قهوه براي جلوگيري از کم‌آبي خودداري کنيد.
* احساس سبکي سر:
نوشيدن مايعات کافي از ايجاد سردرد و احساس سبکي سر پيشگيري مي‌کند ما دو سوم از مايعات دريافتي را از راه نوشيدن تامين مي‌کنيم.ساير نيازهاي بدن به مايعات از طريق ميوه و سبزي، ماهي و مرغ و غذاها تامين مي‌شود.
* ادرار تيره و کاهش ادرار :
کاهش ميزان ادرار يکي از علايم کم‌آبي است که بسيار مهم است و بايد به آن توجه کرد.همچنين لازم است ميزان قند و نمک خون از دست رفته‌تان را هم جبران کنيد.مصرف آب ميوه و خوردن مايعات وعده‌هاي اندک نمکي الکتروليت‌هاي بدن را تامين مي‌کند.
* احساس خالي بودن معده :
اين احساس نشان دهنده کم‌آبي بدن است بنابراين سعي کنيد روزانه 6 تا 8 ليوان آب در روز مصرف کنيد تا آب بدن‌ تامين شود. همچنين وقتي دماي بدن‌تان افزايش پيدا کرد بيشتر آب بخوريد. 

[ یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

شبي از پشت يك تنهايي نمناك و باراني تو را با لهجه ي گل هاي نيلوفر صدا كردم.
تمام شب براي باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم.
پس ازِ يك جستجوي نقره اي در كوچه هاي آبي احساس تو را از بين گل هايي كه در تنهايي ام روييد با حسرت جدا كردم
و تو در پاسخ آبي ترين موج تمناي دلم گفتي دلم حيران و سرگردان چشماني ست رويايي
و من تنها براي ديدن زيبايي آن چشم تو را در دشتي از تنهايي وحسرت رها كردم
همين بود آخرين حرفت و من بعد از عبور تلخ و غمگينت حريم چشمهايم را به روي اشكي از جنس غروب ساكت و نارنجي خورشيد وا كردم
نمي دانم چرا رفتي؟
نمي دانم چرا ، شايد خطا كردم
و تو بي آن كه فكر غربت چشمان من باشي
نمي دانم كجا ، تا كي ، براي چه ،
ولي رفتي و بعد از رفتنت باران چه معصومانه مي باريد
نمي دانم چرا ؟ شايد به رسم و عادت پروانگي مان باز براي شادي و خوشبختي باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم...!!. 

[ یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

الهی!

اگر برای آن به سوی تو می آیم
که مرا از شعله های دوزخ نجات بخشی ،
بگذار که در آنجا بسوزم .
و اگر برای آن به سوی تو می آیم
که لذت بهشت را به من بخشی ،
بگذار که درهای بهشت به رویم بسته شود .
اما اگر به خاطر تو به سویت می آیم ،
محبوبم ٬ مرا از خویش مران .
متبرکم کن تا در کنار زیبایی جاودانه ات٬
تا ابد لانه کنم.

[ یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

تا تو رفتی همه گفتند
که از دل برود هر آنکه از دیده برفت
و در آن لحظه ی نا باوری و غصه ی من خندیدند
و تو ای کاش میدانستی که در این تنگ بلور شفاف
ماهی سرخ تو زندست هنوز
و در این کلبه ی سرد
یادگار تو بجاست
و تو ای کاش که می آمدی و میدیدی
که از دل نرود هر انکه از دیده برفت... 

[ یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم لحظات خوبی را در این وبلاگ داشته باشید.
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 99
بازدید هفته : 1004
بازدید ماه : 3701
بازدید کل : 279603
تعداد مطالب : 4364
تعداد نظرات : 1580
تعداد آنلاین : 1

فروش بک لینکطراحی سایتعکس