عشقانه ها سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
| ||
|
کاش دستی از فراسوی افق، گوش سنگین زمان را میکشید، هم زبانی میرسید از راه دور، طعم تنها بودنم را میچشید . . . چو گل های شقایق داغدارم / بیا پروانه شو بنشین کنارم / بشو مرهم به زخم قلبم ای دوست / که خنجر خورده ای این روزگارم . . . . . . . . . . . . در آغوشم که میگیری، آنقدر آرام میشوم که فراموش میکنم باید نفس بکشم . . . . . . . . . . . .
. . فانوس شب وداع ، با هر سوسو / می گفت که آن کوچه ی رویایی کو / او بود و کمی شعر و هوایی ابری / امروز نه ابریست ، نه شعریست ، نه او ! . . . کارگر خسته ای سکه ای از جیب کت کهنه اش درآورد تا صدقه دهد ، ناگهان جمله ای روی صندوق دید و منصرف شد ، “صدقه عمر را زیاد می کند” . . . تو دفتر نقاشیهام رنگ چشاتو کم دارم / بی معرفت نگام بکن فقط نگاتو کم دارم . . . . هنوز هم نمیدانم اینجا چه فصلیست ، که من کال ماندم و به تو نمی رسم ! . . چون خیالت همه شب مونس و دمساز من است ، شرم دارم که شکایت کنم از “تنهایی” . . . ماه من ، نماز آیات می خوانم ، وقتی گرفته ای ! . . . خداوند پرسید : میخوری یا میبری ؟ گفتم میخورم ، اما افسوس که نمیدانستم لذت ها را میبرند و غصه ها را میخورند ! نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |