هنگامى كه سر مقدس امام حسين (ع ) را به شام بردند، يزيد دستور داد آن سر مقدس را در ميان تشت طلايى گذاشتند. در حالى كه بازماندگان حسين (ع ) و شهداى كربلا به صورت اسير در مجلس بودند، يزيد ملعون نسبت به سر مقدس ، بى حرمتى ها كرد و دهن كجى ها نمود.
فرستاده قيصر روم كه مسيحى بود و در آن مجلس حضور داشت ، وقتى بى حرمتيهاى يزيد را نسبت به آن سر مقدس ديد نتوانست تحمل كند، بلند شد و به يزيد گفت : ما مسيحيان معتقديم كه سم الاغ حضرت عيسى (ع ) در يكى از جزاير است ، از اين رو به احترام آن هر سال از اقطار عالم به آن جزيره رفته و آن را طواف مى كنيم و براى آن نذرهاى گوناگون مى نماييم و احترام شايانى به آن مكانى كه سم در آن است مى نماييم . گواهى مى دهم كه شما در خط باطل هستيد كه با سر مقدس فرزند پيامبرتان چنين مى كنيد.
يزيد از اين اعتراض ناراحت شد و دستور قتل او را صادر كرد. فرستاده قيصر روم برخاست و كنار آن سر مقدس آمد و در پيشگاه آن سر مبارك به يگانگى خدا و پيامبرى محمد(ص ) شهادت داد. آنگاه يزيديان او را در همان مجلس به شهادت رساندند. هنگام قتل او همه اهل مجلس صداى بلند و رسايى از مقدس شنيدند كه مى گفت : لا حول و لا قوة الا بالله
نظرات شما عزیزان: