عشقانه ها
سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشقانه ها و آدرس ela86.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

مردی از سفر حج برگشته ، سرگذشت مسافرت خودش و همراهانش را برای‏ امام صادق تعريف می‏كرد ،
مخصوصا يكی از همسفران خويش را بسيار می‏ستودكه ،
چه مرد بزرگواری بود ، ما به معيت همچو مرد شريفی مفتخر بوديم . يكسره مشغول طاعت و عبادت بود ،
همينكه در منزلی فرود می‏آمديم او فورا به گوشه‏ای می‏رفت ، و سجاده خويش را پهن می‏كرد ، و به طاعت و عبادت‏ خويش مشغول می‏شد .

امام : " پس چه كسی كارهای او را انجام می‏داد ؟ و كه حيوان او راتيمار می‏كرد ؟ "
- البته افتخار اين كارها با ما بود . او فقط به كارهای مقدس خويش‏ مشغول بود و كاری به اين كارها نداشت .


- " بنابر اين همه شما از او برتر بوده‏ايد " .

[ جمعه 14 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

تو می دانی که من
از میان همه نعمت های این جهان ، آن چه را برگزیده ام و دوست می دارم
تنهایی است

.

.

.

غریقی در طوفان تنها مانده است
آخرین فریادهای خسته اش را
که تو را می خواند ـ بشنو ، بشتاب ، او را دریاب


ادامه مطلب
[ جمعه 14 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

پیروزی بسیار عجیب و البته مهم دیروز پرسپولیس در مقابل استقلال باعث شد تا مظلومی که فکر میکرد می تواند یک رکورد جدید را با پیروزی متوالی پنجم بدست آورد را نقش بر آب کرد.

مظلومی که بعد از گل دوم استقلال جشن پیروزی را گرفته بود وبازیکنان استقلال نیز بعد از اخراج اولادی این جشن را با مظلومی همراهی کردند اصلا فکر نمی کردند که تیم پرسپولیس با ده نفر بتواند این نتیجه را تغییر بدهد و حتی بتواند پیروز این مسابقه باشد.

غرور بیجا بلای جان مظلومی و استقلال شد وصد البته نباید از تعویض های بسیار تاثیرگذاز دنیزلی گذشت.این پیروزی شاید دلچسب ترین پیروزی پرسپولیس بعد از دربی سال 52 باشد که با شش گل استقلال را شکست داد.

در این دیدار ابتدا استقلال توسط میداوودی و زندی به گل رسید و در ده دقیقه پایانی ایمون زاید مهاجم پرسپولیس دومین هت ریک دربی را پس از همایون بهزادی انجام داد تا پرسپولیس را به هفدهمین برد خود در مقابل بیست و چهارمین برد استقلال برساند.

 




[ جمعه 14 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

بیا در گوشم بخوان نغمه لالا یی با تو بودن را
شاید کابوس بی خوابی چشمانم
به رویای گرم اغوش تو بدل شود

.

.

.

آموخته ام که وقتی ناامید میشوم ، خداوند با تمام عظمتش ناراحت میشود و عاشقانه انتظار میکشد که به رحمتش امیدوار شوم


ادامه مطلب
[ جمعه 14 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

حضرت علی (ع) میفرمایند:

هیچ بنده ای مزه ایمان را نچشد تا دروغ را ترک کند، چه شوخی باشد و چه جدی.

*****

حضرت علی (ع) می فرمایند:

هرکه خود رای گردید به هلاکت رسید، وهرکه با مردمان رای برانداخت خود را در خرد آنان شریک ساخت.

 

*****
حضرت فاطمه زهرا(س) می فرمایند:

{روزی رسول خدا(ص) خطاب به من فرمودند:ای فاطمه،هرکس برتوصلوات بفرستد خداونداوراموردآمرزش خودقرارداده وهرکجای بهشت که من باشم اورابه من ملحق خواهدساخت.}

*****

مردی به  امام جواد(ع) عرض کرد:مراسفارش فرمایید.آن حضرت فرمود:

((می پذیری؟ عرض کرد بله.امام(ع)فرمود:صبررا متکای خودساز،فقررادرآغوش گیر،لذت ها راواگذار،باهوس مخالفت کن وبدان که هرگز ازمراقبت خداوند بیرون نیستی،پس ببین که چگونه می باشی.))

*****

امام هادي (ع) فرمود:

 

كسي كه با خداوند متعال مونس باشد و او را أنيس خود بداند، از مردم احساس وحشت مي كند.و علامت و نشانه أنس با خداوند وحشت از مردم است ـ يعني از غير خدا نهراسيدن و از مردم احتياط و دوري كردن ـ..

[ جمعه 14 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

ترکيب استقلال در دربي مشخص شد

کادر فني تيم فوتبال استقلال يازده بازيکن اصلي اين تيم براي ديدار عصر پنجشنبه با پرسپوليس را مشخص کرد.در جمع یازده مرد پروز مظلومی برای دیدار با پرسپولیس سید مهدی رحمتی، حنیف عمران زاده، پژمان منتظری، میثم حسینی، علی حمودی، کیانوش رحمتی، الونگ الونگ، فریدون زندی، اسماعیل شریفات ، میلاد میداودی و آرش برهانی حضور دارند.

*****

مخالفت پزشکان با حضور جباري در دربي

پزشکاني که در روزهاي گذشته مداواي مصدوميت کاپيتان تيم فوتبال استقلال را برعهده داشته اند اعتقاد دارند مصدوميت مجتبي جباري هنوز به طور کامل بهبود نيافته و حضورش در ديدار برابر پرسپوليس خطر تهديد مصدوميت را به دنبال خواهد داشت اما تصميم نهايي با کادر فني است.

*****

پاداش سه ميليوني در انتظار سرخ پوشان

رويانيان و دنيزلي توافق کرده‌اند که در صورت پيروزي بر استقلال نفري 3ميليون تومان به بازيکنان پرسپوليس پرداخت شود.

*****

کشته شدن دست کم 75 طرفدار فوتبال در مصر

دست کم 75 نفر در شورش پس از بازي المصري و الاهلي کشته شدند. المصري در اين بازي در ليگ برتر مصر، در خانه سه بر يک پيروز شده بود

گزارش شده که طرفداران المصری، طرفداران الاهلی را در زمین چمن و در اطراف ورزشگاه محاصره کردند و به سمت آنها سنگ و بطری پرتاب کردند.دو باشگاه مدتی است رقابت کینه‌توزانه‌ای با هم دارند و بازی آنها در چند سال گذشته آشوب‌های زیادی به همراه داشته.محمد برکات و عماد متعب، دو بازیکن الاهلی گفته‌اند که باشگاهشان دیگر فوتبال بازی نخواهد کرد.محمد ابوتریکه، هافبک آنها هم گفته: «نیروهای امنیتی ما را رها کردند. آنها از ما مراقبت نکردند. یکی از طرفداران در رختکن مقابل چشمان من جان باخت.»سمیر ظاهر، رییس اتحادیه فوتبال مصر گفته لیگ مصر احتمالا به حالت تعلیق درمی‌آید

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

چند سال پیش، در یک روز گرم تابستان، پسر کوچکی با عجله لباسهایش را در آورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت. مادرش از پنجره نگاهش می‌کرد و از شادی کودکش لذت می‌برد.
مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی پسرش شنا می‌کرد. مادر وحشتزده به سمت دریاچه دوید و با فریادش پسرش را صدا زد . پسرش سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود. 
تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد، مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت می‌کشید ولی عشق مادر آنقدر زیاد بود که نمی گذاشت پسر در کام تمساح رها شود.
کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود، صدای فریاد مادر را شنید، به طرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراری داد. 
پسر را سریع به بیمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبودی پیدا کند. پاهایش با آرواره های تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخنهای مادرش مانده بود. خبرنگاری که با کودک مصاحبه می‌کرد از او خواست تا جای زخمهایش را به او نشان دهد. 
پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتی زخمها را نشان داد، سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت: «این زخم‌ها را دوست دارم، اینها خراش‌های عشق مادرم هستند». *گاهی مثل یک کودکِ قدرشناس، خراش‌های عشق خداوند را به خودت نشان بده. خواهی دید چقدر دوست داشتنی هستند ...... 

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

و هرکس کار زشتی را انجام دهد یا بر خود ستم ورزد سپس از خدا آمرزش طلبد خدا را بسیار آمرزنده و مهربان خواهد یافت و هرکس مرتکب گناهی شود فقط به زیان خود مرتکب می شود و خدا همواره دانا و حکیم است و هرکس مرتکب خطا یا گناهی شود پس آن را به بی گناهی نسبت دهد بی تردید بهتان و گناهی آشکار بر دوش گرفته است.

سوره ی نساء آیات 111 ، 112 ، 113

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

1- خوش بين باشيد: به زندگى با ديدى مثبت نگاه كنيد تا خود را به دليل احساس انرژى و خوشحالى بسيار زيادى كه نصيبتان خواهد شد، شگفتزده کنيد.
2 ديد گسترده ای داشته باشيد: اجازه ندهيد مشکلات كوچك شما را آشفته نمايد.
3 سپاسگزار باشيد: از ديگران قدردانى كنيد. از همكار خود به خاطر كمكش سپاسگزاری كرده و به دليل پيروزی در انجام كارش به او شادباش بگوييد.
4 كارهايى انجام دهيد كه از انجام دادن آنها لذت مى بريد: اتومبيلتان را بشوييد، به برخى تعميرات کوچک در منزل بپردازيد، تلويزيون تماشا كنيد، خريد برويد.
5 از جسم خود مراقبت كنيد: خوب بخوريد و خوب ورزش و استراحت كنيد. به باشگاه رفته و كمى بدويد يا در يك بازى ورزشى شركت كنيد.

6 برنامه هاى روزانه خود را عوض كرده تا انرژى جديدى پيدا كنيد.
7 با مردم در تماس باشيد: آيا به خاطر مى آوريد زمانى كه يك دوست قديمى به طور غيرمنتظره با شما تماس گرفت چه احساسى داشتيد؟ با افراد فاميل و يا دوستان قديمى خود تماس گرفته و از حال آنها باخبر شويد.
8 خلاق باشيد: روزنه اى براى انرژى خلاق خود بيابيد. اين ممكن است شامل كاردستى، بازسازى، نقاشى، ترسيم كاريكاتور، نويسندگى و يا حتى باغدارى باشد. مهم نيست كه چقدر مشغله داشته باشيد و يا تا چه اندازه در آخر هفته احساس بى حالى مى كنيد، اگر زمانى را براى انجام فعاليت هاى خلاق اختصاص دهيد، احساسى شادتر و سالم تر خواهيد كرد.
 9- تخيل كنيد: آرزوها و بلندپروازى هاى خود را يادداشت كرده و به تدريج آنها را واقعيت بخشيد آنگاه هميشه چيزهايى براى انتظار كشيدن، و جايى براى متمركز كردن انرژى خود خواهيد داشت.
10 بخشنده باشيد: شايد زمان آن فرا رسيده باشد كه كسى (يا خودتان) را به خاطر چيزى كه اتفاق افتاده و يا گفته شده مورد بخشايش قرار دهيد. اتفاقات و اشتباهات گذشته را پذيرفته و فراموش كنيد. بدانيد كه نمى توانيد زمان را به عقب برگردانيد. شادمانى خود را با از ياد بردن نااميدى ها و شكست هاى گذشته دوباره به دست آوريد. 

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

دل می رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که باز بینیم دیدار آشنا را
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران،فرصت شمار بارا
ای صاحب کرامت،شکرانه ی سلامت
روزی تفقدی کن درویش بینوا را
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است:
با دوستان مروت،با دشمنان مدارا
هنگام تنگ دستی،در عیش و کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
دلبر که در کف او موم است سنگ خارا
آیینه ی سکندر جام می است بنگر
تا بر تو عرضه دارند احوال ملک دارا
خوبان پارسی گو،بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت رندان پارسا را
حافظ به خود نپوشید این خرقه ی می آلود
ای شیخ پاک دامن،معذور دار مارا 

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

اى مولاى من،از تو مى‏ خواهم،همانند كسى كه آرزوى‏ دور و درازش به لهو و لعب سرگرم داشته و جسمش به سبب تن پرورى‏ غافل است و دلش به سبب افزونى نعمت مفتون است و خود درباره‏آينده‏اى كه به سوى آن رهسپار است اندك مى‏ انديشد،همانند آن كس‏ كه آرزو بر او چيره شده و هوى و هوس او را فريفته و دنيا بر او تسلط يافته و مرگ بر او سايه افكنده است،همانند آن كس كه گناه خود بسيار مى‏ شمرد و به خطاى خود اعتراف مى‏كند،همانند آن كس كه ‏پروردگارى جز تو ندارد و جز تواش دوستى نيست و كسى از خشم‏ تواش نمى‏رهاند و پناهگاهيش جز آستان تو نيست.اى خداوند،از تومى‏خواهم،به حق خود كه بر همگان واجب گردانيده‏ اى و به نام مهين ت وكه پيامبرت را فرموده‏ اى كه تو را بدان نام تسبيح گويد و به عظمت ذات ‏بزرگوار تو كه نه كهنه مى‏شود و نه تغيير مى‏يابد و نه فنا مى‏پذيرد،كه برمحمد و خاندانش درود بفرستى و مرا به نيروى عبادتت از هر چه هست‏ بى‏نياز كنى و خوف خويش در دلم افكنى تا محبت دنيا از صحراى دلم خيمه برچيند و مرا به رحمت خود به كرامت و احسان فراوانت‏ بازگردانى. 

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

اگر روزی بر سر مزارم آمدی
یک وقت حرف این و آن را برایم نیاوری
کمی از خودت بگو
کمی از عشق تازه ات بگو
بگو که بیشتر از من دوستت دارد
بگو که دشت شقایق مسافر دیگری هم دارد
نگاهی به شمع نیمه جان مزارم کن
سوختنش را ببین بیشتر نگاهش کن
با اینکه میداند لحظه ای دیگر می سوزد و میمیرد
ولی می جنگد تا نیمه جان به دست باد نمیرد
می جنگد تا لحظه ای بیشتر سنگ قبرم را روشن کند
می ماند و می سوزد تا سوختنم را باور کند …
حال لحظه ای به خود نگاه کن
مرا در خاطرات فراموش شده ات پیدا کن
میدانم اثری از اسمم درخاطراتت نیست
میدانم ردپایی از اشک و آهم نیست
عشق من چه بی ارزش و ارزان بود برایت
ارزانتر از ارزانم فروختی به حرف مردمانت
التماس و جان کندنم را ندیدی
ولی دروغ این و آن را خوب شنیدی
برای پرواز آرزوهای مردم
در قفسم انداختی بی آب و گندم
یک عمر در قفس تنگت زندان بودم
مثل قناری جان میدادم و لحظه لحظه از عشقت می سرودم
روزی در قفس را باز کردی و آسمان را نشانم دادی
اما افسوس که هرگز پرواز را یادم ندادی 

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

امام جواد(ع): مرگ آدمی به سبب گناهان بیشتر از مرگ به واسطه ی اَجَل است و ادامۀ حیاتش به سبب نیکوکاری بیشتر از حیاتش به واسطۀ عمر طبیعی است 

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

یک روز توی پیاده رو به طرف میدان می رفتم…
از دور دیدم یک کارت پخش کن خیلی با کلاس، کاغذهای رنگی قشنگی دستشه ولی به هر کسی نمیده!
خانم ها رو که کلا تحویل نمی گرفت و در مورد آقایون هم خیلی گزینشی رفتار می کرد و معلوم بود فقط به کسانی کاغذ رو می داد که مشخصات خاصی از نظر خودش داشته باشند، اهل حروم کردن تبلیغات نبود ….
احساس کردم فکر می کنه هر کسی لیاقت داشتن این تبلیغات تمام رنگی گرون قیمت رو نداره ،لابد فقط به آدمهای باکلاس و شیک پوش و با شخصیت میده! از کنجکاوی قلبم داشت می اومد توی دهنم…!!!
خدایا، نظر این تبلیغاتچی خوش تیپ و با کلاس راجع به من چی خواهد بود؟! آیا منو تائید می کنه؟!!
کفشهامو با پشت شلوارم پاک کردم تا مختصر گرد و خاکی که روش نشسته بود پاک بشه و کفشم برق بزنه!
شکم مبارک رو دادم تو و در عین حال سعی کردم خودم رو کاملا بی تفاوت نشون بدم!
دل تو دلم نبود. یعنی منو می پسنده؟ یعنی به من هم از این کاغذهای خوشگل میده…؟!
همین طور که سعی می کردم با بی تفاوتی از کنارش رد بشم با لبخند نگاهی بهم کرد و یک کاغذ رنگی به طرفم گرفت و گفت: “آقای محترم! بفرمایید!”
قند تو دلم آب شد!
با لبخندی ظاهری و بدون دستپاچگی یا حالتی که بهش نشون بده گفتم: ا ِ، آهان، خب چرا من؟
من که حواسم جای دیگه بود و به شما توجهی نداشتم! خیلی خوب، باشه، می گیرمش ولی الآن وقت خوندنش رو ندارم! کاغذ رو گرفتم …
چند قدم اونورتر پیچیدم توی قنادی و اونقدر هول بودم که داشتم با سر می رفتم توی کیک تولدی که دست یک آقای میانسال بود! وایسادم و با ولع تمام به کاغذ نگاه کردم، نوشته بود::
.
.
.
.
.
.
.دیگر نگران طاسی سر خود نباشید، پیوند مو با جدیدترین متد روز اروپا و امریکا !! 

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

غضنفر میره قنادی، میگه: ببخشید کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو میگه: نخیر نداریم. فردا دوباره غضنفر میاد، میپرسه: شرمنده، کیک هفتاد طبقه دارید؟ باز قناده میگه: نخیر نداریم. خلاصه یک هفته تمام هر روز کار غضنفر این بوده که بیاد سراغ کیک هفتاد طبقه بگیره و قناده هم هرروز جواب میداده که نداریم. آخر هفته قناده با خودش میگه: این بابا که مشتری پایس... بگذار یک کیک هفتاد طبقه براش بپزیم، یک پول خوبی هم شب جمعه‌ای بزنیم به جیب. خلاصه بدبخت قناد تمام پنج شنبه-جمعه رو میگذاره یک کیک خوشگل هفتاد طبقه ردیف میکنه. شنبه اول صبح غضنفر میاد، میپرسه: ببخشید، کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو با لبخند بر لب میگه: بعله که داریم، خوبشم داریم! غضنفر میگه: قربون دستت، 500 گرم از طبقة بیست چهارمش به ما بده!

.

.

.

یارو میره دیوونه خونه میبینه همه تو صف واستادن دارن یکی‌یکی تو یه سوراخه نگاه میکنن بعد دوباره میرن ته صف وامیسن. یارو کنجکاو می‌شه ببینه تو سوراخه چه خبره، خودش هم میره تو صف وامیسه و تو سوراخه رو نگاه میکنه هیچی نمیبینه، یه بار دیگه تو صف وامیسه بازم هیچی نمیبینه،‌از یکی میپرسه: شما چی رو نگاه میکنین؟ من که هر چی نگاه میکنم هیچی نمیبینم. یارو بهش میگه: برو بابا دلت خوشه! ما دو ساله داریم این تو رو نگاه میکنیم هنوز هیچی نمیبینیم، تو میخوای با دو بار نگاه کردن چیزی ببینی؟! 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

مردی با پسرش، به عنوان میهمان، بر علی - عليه‏السلام - وارد شدند. علی(ع) با اكرام و احترام بسيار آنها را در صدر مجلس نشانيد و خودش روبروی آنها نشست. موقع صرف غذا رسيد. غذا آوردند و صرف شد. بعد از غذا، قنبر غلام معروف علی(ع)، حوله‏ای و طشتی و ابريقی برای شستن دست آورد. علی (ع) آنها را از دست قنبر گرفت و جلو رفت تا دست میهمان را بشويد. میهمان خود را عقب كشيد و گفت: "مگر چنين چيزی ممكن است كه من دست هايم را بگيرم و شما بشویيد." علی(ع) فرمود: برادر تو، از سر تو است، از تو جدا نيست، می خواهد عهده دار خدمت تو بشود، در عوض خداوند به او پاداش خواهد داد، چرا می خواهی مانع كارثوابی بشوی؟" باز هم آن مرد امتناع كرد. آخر علی(ع) او را قسم داد كه: "من می خواهم به شرف خدمت برادر مؤمن نائل گردم، مانع كار من مشو." میهمان با حالت شرمندگی حاضر شد. علی فرمود: "خواهش می کنم دست خود را درست و كامل بشويی، همان طوری كه اگر قنبر می خواست دستت را بشويد می شستی، خجالت و تعارف را كنار بگذار." همين كه از شستن دست مهمان فارغ شد، به پسر برومند خود محمد بن حنفيه گفت: "دست پسر را تو بشوی. من كه پدر تو هستم دست پدر را شستم و تو دست پسر را بشوی. اگر پدر اين پسر در اينجا نمی بود و تنها خود اين پسر میهمان ما بود من خودم دستش را می شستم، اما خداوند دوست دارد آنجا كه پدر و پسری هر دو حاضرند، بين آنها در احترامات فرق گذاشته شود." محمد به امر پدر برخاست و دست پسر میهمان را شست.

امام حسن عسكری(ع) وقتی كه اين داستان را نقل كردند، فرمودند: "شيعه حقيقی بايد اين طور باشد." 

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

هر وقت در فریب دادن کسی موفق شدی

به این فکر نباش که اون چقدر احمق بوده

 به این فکر کن که اون چقدر به تواعتماد داشته . . .

.

.

.

گر به دولت برسی مست نگردی مردی

گر به ذلت برسی پست نگردی مردی

اهل عالم همه بازیچه دست هوسند

گر تو بازیچه این دست نگردی مردی . . . 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

گر چه با يادش، همه شب، تا سحر گاهان نيلي فام،

بيدارم؛

گاهگاهي نيز،

وقتي چشم بر هم مي گذارم،

خواب هاي روشني دارم،

عين هشياري !

آنچنان روشن كه من در خواب،

دم به دم با خويش مي گويم كه :

بيداري ست ، بيداري ست، بيداري !

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

چقدر این دوست داشتن های بی دلیل...خوب است!

مثل همین باران بی سوال

که هی می بارد...

که هی اتفاق آرام و شمرده شمرده می بارد!!

.

.

.

اشتباه

تداعی عبور لحظه هاست

وقتی که چشمانت

به آینه های خیس می نگرند!!


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

رسول خدا (ص) :

ازهمه مومنان اسلام آنکس بهتر است که مسلمانان ازدست وزبانش درامان باشند وازهمه مومنان ایمان آن کس بهتر است که اخلاق وی نیکتر است. (نهج الفصاحه ، ح 415)

*****

حضرت محمد (ص)

جبرییل درباره همسایه آنقدر سفارش می کرد که پنداشتم همسایه ارث خواهد برد. (نهج الفصاحه ، ح 2640)

*****

امام علی (ع)

عقل خود را با ادب بیفروز همان گونه که آتش با هیزم افروخته گردد. (غررالحکم و دررالکلم ، باب ادب)

*****

امام علی (ع)

دوست ندارم که در کودکى از دنیا مى رفتم و وارد بهشت مى شدم و بزرگ نمى شدم تا پروردگارم، عزّوجلّ، را بشناسم.

*****

امام رضا (ع)

گفتم لطیف است، چون هم موجودات لطیف آفریده و هم به چیزهاى ظریف و ریز آگاهى دارد. آیا نشانه آفرینش او را در گیاهان ظریف و غیر ظریف و در پیکرهاى ظریف و ریز جاندارانى چون کک و پشه و کوچکتر از اینها را نمى بینى که تقریبا به چشم دیده نمى شوند و از بس ریزند نر و ماده آنها و نوزاد و کهن زادشان ازیکدیگرتشخیص داده نمى شوند.پس چون ریزى و ظرافت این چیزها را دیدیم... پى بردیم که آفریننده این موجودات نیز لطیف است.

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

در زیر چهل حدیث از امام حسن عسگری(ع) را قرار داده ایم به مناسبت شهادت ایشان:


1- پرهيز از جدال و شوخى
«لا تُمارِ فَيَذْهَبَ بَهاؤُكَ وَ لا تُمازِحْ فَيُجْتَرَأَ عَلَيْكَ.»:
جدال مكن كه ارزشت مىرود و شوخى مكن كه بر تو دلير شوند.

2- تواضع در نشستن
«مَنْ رَضِىَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الَْمجْلِسِ لَمْ يَزَلِ اللّهُ وَ مَلائِكَتُهُ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتّى يَقُومَ.»:
هر كه به پايين نشستن در مجلس خشنود باشد، پيوسته خدا و فرشته ها بر او رحمت فرستند تا برخيزد.

شهادت امام حسن عسگری (ع) تسلیت باد


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

یه مرد ۸۰ ساله میره پیش دکترش برای چک آپ. دکتر ازش در مورد وضعیت فعلیش می پرسه و پیرمرد با غرور جواب میده:
هیچوقت به این خوبی نبودم. تازگیا با یه دختر ۲۵ ساله ازدواج کردم و حالا باردار شده و کم کم داره موقع زایمانش میرسه. نظرت چیه دکتر؟
دکتر چند لحظه فکر میکنه و میگه: خب… بذار یه داستان برات تعریف کنم. من یه نفر رو می شناسم که شکارچی ماهریه. اون هیچوقت تابستونا رو برای شکار کردن از دست نمیده. یه روز که می خواسته بره شکار از بس عجله داشته اشتباهی چترش رو به جای تفنگش بر میداره و میره توی جنگل. همینطور که میرفته جلو یهو از پشت درختها یه پلنگ وحشی ظاهر میشه و میاد به طرفش. شکارچی چتر رو به طرف پلنگ نشونه می گیره و ….. بنگ! پلنگ کشته میشه و میفته روی زمین!
پیرمرد با حیرت میگه: این امکان نداره! حتماً یه نفر دیگه پلنگ رو با تیر زده!
دکتر یه لبخند میزنه و میگه: دقیقاً منظور منم همین بود

[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

اگر کار خیری را آشکار کنید یا آن را پنهان دارید یا از بدی (دیگران) گذشت کنید (کاری مورد پسند خدا را انجام داده اید) یقینا خدا (با قدرت داشتن بر انتقام) همواره گذشت کننده و تواناست.

سوره ی نسا آیه ی 149

[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

1- حرکت بیشتر
سعی کنید هر روز راههای تازه ای را پیدا کنید که به واسطه آن بیشتر بتوانید بدن خود را حرکت دهید. بین آسانسور و پله، پله را انتخاب کنید. هنگامی که قصد دارید دنبال بچه ها بروید، پیاده این کار را انجام دهید، با دوستانتان توپ بازی کنید، و علف های هرز باغچه را خودتان حرص کنید.
2- قطع چربی
از غذاهایی که کاملاً مشخص است که سرشار از چربی هستند خودداری کنید مانند: غذاهای سرخ شده، انواع برگر، و گوشته های پر چرب. محصولات لبنی پرچرب نظیر پنیرهای محلی، خامه، و شیر باید از انواع کم چربشان مورد استفاده قرار بگیرد. میزان مصرف کره، مارگارین، مایونز و انواع دیگر سس ها را نیز باید به کمترین میزان ممکن برسانید.
3- ترک سیگار
مطمئناً رای هیئت منصفه هم چیزی جز این نیست. از سال 1960 به بعد مشخص شد که استعمال دخانیات بهداشت عمومی بدن را به خطر می اندازد و به مردم سراسر جهان توصیه شد تا میزان مصرف سیگار را کاهش دهند؛ اما متاسفانه اخیراً رشد باورنکردی را در مصرف سیگار توسط جوانان و نوجوانان شاهد هستیم. آیا ممکن است این امر نوعی تهاجم فرهنگی قلمداد شود؟ و یا تاثیر هالیوود است؟ هنر پیشه های مطرح دنیای هالوود در فیلم های مشهور سیگار به لب دارند. هشیار باشید و با نوجوانان در این مورد صحبت کنید و به آنها بگویید که فضای رمانتیک و خشن هالیوود سرابی بیش نیست. خط مشی فکری روز: یک سیگار کمتر بکشید...
4- کاهش استرس
شاید صحبت کردن در مورد استرس کار ساده ای باشد، اما برخورد با آن قدری دشوار است. تکنیک هایی وجود دارند که محققان معتقدند با استفاده از آنها می توانید افکار مثبت بیشتری را به ذهن خود وارد کنید. 30 دقیقه در طول روز را صرف کاری کنید که از انجام آن لذت می برید، مثلا در وان آب گرم دراز بکشید، لب ساحل یا در پارک پیاده روی کنید، کتاب مورد علاقه تان را مطالعه کنید، به دیدن یکی از دوستانتان بروید،
5- محافظت در برابر آلودگی هوا
اگر نمی توانید در محیطی به دور از دود و دم زندگی کنید، حداقل وارد اتاق هایی که در آنها سیگار می کشند، نشوید، در محل های پر رفت و آمد ورزش نکنید، و در مکان های پر ترافیک آمد و شد نکنید.
6- کمربند ایمنیتان را ببندید
تحقیقات حاکی از این مطلب هستند که افرادی که از کمربند ایمنی استفاده می کنند، عمر طولانی ترین نسبت به سایرین دارند. همچنین بستن کمربند ایمنی احتمال آسیب دیدن در سوانح رانندگی را به میزان بسیار زیادی کاهش می دهد. خط مشی فکری روز: کمربند ایمنی را ببندید و باز کنید.
7- نخ دندان
پژوهش های جدید گویای این امر هستند که ارتباط مستقیمی میان طول عمر و نخ دندان وجود دارد. البته محققان دلیل قطعی این عمر را به درستی نمی دانند، شاید دلیلش این باشد که افرادی که دندان هایشان را با نخ تمیز می کنند، نسبت به سلامت عمومی بدن خود حساس تر بوده و اهمیت بیشتری به بهداشت خود می دهند.
8- توقف مصرف مشروبات الکلی
در مطالعات متعدد ثابت شده که مصرف الکل مضرات بیشماری را به همراه دارد و ضررهای آن بسی بیش از فوایدش است و می تواند منجر به بروز بیمار های کليوی و سرطان شود.
9- درونمای ذهنی مثبت
ارتباط مستقیمی میان زندگی سالم و چهره سالم وجود دارد. افرادی که در زندگی خود مشکلی نداشته و سالم زندگی می کنند، معمولاً چهره خندانی داشته و همیشه لبخند به لب دارند.

10- انتخاب مناسب والدین
ارتباط میان سلامتی افراد و ژنتیک آنها کاملاً مشخص است، اما نمی توان گفت به این دلیل که والدین شما در جوانی به دلیل ابتلا به نوعی بیماری خاص جان خود را ازدست داده اند، شما هم به همین درد مبتلا خواهید شد و هیچ تغییری در ژن های خود نمیتوانید ایجاد کنید.
 نکته 1+10-یک ضرب المثل عربي می گوید: "کسی که سالم است، امید دارد و کسی که امید دارد، همه چیز دارد."

[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]
جز من شوریده را كه چاره نیست
 بایدم تا زنده ام در درد زیست
عاشقم من ، عاشقم من ، عاشقم
 عاشقی را لازم آید درد و غم
 راست گویند این كه : من دیوانه ام
 در پی اوهام یا افسانه ام
 زان كه بر ضد جهان گویم سخن
 یا جهان دیوانه باشد یا كه من
[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خدایا! تویى سزاوار نیكو ستودن ،و بسیار و بى شمار ستایشت نمودن .

اگر امید به تو بندند بهترین امید بسته اى ،و اگر چشم از تو دارند، این چشمداشت را هر چه نیكوتر شایسته اى .

خدایا! در نعمت بر من گشادى ، و مرا زبانى دادى تا بدان مدح جز تو را نخوانم ،

و بر كسى غیر تو آفرین نرانم . و بدان كسانى را نستایم كه نومید كنند یا گمان آن بود كه نبخشند،

و زبان خود را باز داشتم از ستودن مردمان ، و آفریدن راندن بر پروردگان و آفریدگان .

بار خدایا! هر ثناگوى را بر ثنا گفته ، پاداشى است : جزایى - در خورد ثناى آفرین گوینده - یا عطایى نیكو - سزاوار بزرگى پاداش دهنده . 

[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

تو را گم کرده ام
انگار نیستی،نه صدایی از تو است و نه نگاهی

پس بگو چرا نمیکنی از من یادی

من برایت شده ام لحظه ای،گهگاهی

فکر نمیکنم از دوری ام آرامی

 در حسرت منی و پریشانی    

تو را گم کرده ام و در جستجوی توام ،تا تو را دوباره به قلبم برسانم ،   

قلبم نفس میخواهد،باید قلبم را تا لحظه ی پیدا کردنت بی نفس بکشانم. 

آنقدر دلم برایت پرپر زد که بی بال شد،   

آنقدر گشتم و گشتم اینجا و آنجا که اینک خودم را نیز گم کرده ام.

بشنو صدایم را ،این آخرین نوای کسی است که بی تو بی صداست   

ببین حالم را،این آخرین نفسهای کسی است که بی تو بی هواست   

تو را گم کرده ام و تنهایی را پیدا،ای غم تو دیگر به سراغم نیا   

نیستی و خیالت با من است،از خیال تو یادت در قلب من است،   

از یادت ،دلتنگی به جا مانده و انتظار،بیش از این مرا بیقرار نگذار.   

تو را گم کرده ام و آغوش سردم در حسرت گرمای وجودت مانده،   

قلب عاشقم این قصه نیمه تمام را تا آخرش خوانده،   

این خاطره هاست که در خاطر پریشانم به جا مانده.   

میخواهمت ای جواهر گمشده ااگر بودی و میدیدی حالم را ،میفهمی که چرا دیوانه شده ام.  

فاصله ی من و تو ، دورتر از آسمان و دریا است ،   

من میبارم و تو فکرت پیش ساحل است   

هنوز هم باور نداری که قلبم عاشق است.   

تو را گم کرده ام و پیدایت میکنم، 

اگر تو را دیدم به اندازه تمام عمرم نگاهت میکنم 

[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

امام صادق عليه السلام فرمود : «بين ايمان و كفر، جز كم خردى فاصله نيست» ، گفته شد : «چگونه است اى فرزند پيامبر!» . فرمود : «به راستى ، بنده، خواسته اش را نزد بنده ديگر مى برد ، با آنكه اگر خداوند را با نيّتى خالص مى خواند ، خواسته اش را در زمانى كوتاه تر برآورده مى ساخت» .

[ سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

مردي به استخدام يك شركت بزرگ چندمليتي درآمد. در اولين روز كار خود، با كافه تريا تماس گرفت و فرياد زد: «يك فنجان قهوه براي من بياوريد.»
صدايي از آن طرف پاسخ داد: «شماره داخلي را اشتباه گرفته اي. مي داني تو با كي داري حرف مي زني؟»
كارمند تازه وارد گفت: «نه»
صداي آن طرف گفت: «من مدير اجرايي شركت هستم، احمق.»
مرد تازه وارد با لحني حق به جانب گفت: «و تو ميداني با كي حرف ميزني، بيچاره.»
مدير اجرايي گفت: «نه»
كارمند تازه وارد گفت: «خوبه» و سريع گوشي را گذاشت.

[ سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

نامزد غضنفر: اینقدر مى خوامت که دوست دارم تو بغلت بمیرم
غضنفر: تو رو بخدا برو بغل ننت بمیر واسه ما مشکل درست نکن!

.

.

.

غضنفرتوی اتوبوس پر جمعیت پیله کرده بود به راننده و در گوش راننده هی حرف میزد.راننده مرتب بهش می گفت:برو بشین سر جات.آخرش مسافرها به راننده میگن:آقای راننده به حرفش گوش کن شاید کاری داره.راننده میگه:نه بابا اومده به من میگه:چپ کن یکم بخندیم.


ادامه مطلب
[ سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]
صفحه قبل 1 ... 111 112 113 114 115 ... 146 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم لحظات خوبی را در این وبلاگ داشته باشید.
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6750
بازدید دیروز : 5986
بازدید هفته : 6750
بازدید ماه : 29100
بازدید کل : 424200
تعداد مطالب : 4364
تعداد نظرات : 1580
تعداد آنلاین : 1

فروش بک لینکطراحی سایتعکس