عشقانه ها سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
| ||
|
حسرت سه چیز وهرگز نخور: . . . به غضنفر میگن : برو خبر مرگ حسن آقا رو به بستگانش بده ادامه مطلب مهندس متبحر ... بابت یک قطعه گچ: ۱ دلار و بابت در زمانهای دور، مردی در بازارچه شهر حجره ای داشت و پارچه می فروخت . شاگرد او پسر خوب و مودبی بود ولیکن کمی خجالتی بود. مرد تاجر همسری کدبانو داشت که دستپخت خوبی داشت و آش های خوشمزه او دهان هر کسی را آب می انداخت. سفارش یارو به فرزندش : ادامه مطلب اگر همه آرزوها برآورده می شد ، هیچ آرزوئی برآورده نمی شد . . . ادامه مطلب تيم مقابل به هيچ ترتيبي نميتوانست او را متوقف سازد. او ميدويد پاس ميداد و به خوبي دفاع ميكرد. در دقايق پاياني بازي او پاسي داد كه منجر به برد تيم شد. بازيكنان او را روي دستهايشان بالا بردند و تماشاچيان به تشويق او پرداختند. آخر كار وقتي تماشاچيان ورزشگاه را ترك كردند مربي ديد كه پسر جوان تنها در گوشه اي نشسته است. مربي گفت: پسرم من نميتوانم باور كنم. تو فوق العاده بودي. بگو ببينم چه طور توتنستي به اين خوبي بازي كني؟ پسر در حالي كه اشك چشمانش را پر كرده بود پاسخ داد: ميدانيد كه پدرم فوت كرده است. آيا ميدانستيد او نابينا بود؟ سپس لبخند كم رنگي بر لبانش نشست و گفت: پدرم به عنوان تماشاچي در تمام مسابقهها شركت ميكرد. اما امروز اولين روزي بود كه او ميتوانست به راستي مسابقه را ببيند و من ميخواستم به او نشان دهم كه ميتوانم خوب بازي كنم. وصيت نامه شهيد علير ضا وهابي یه افسر پلیس ماشین پرسرعتی رو متوقف می کنه. فخر فروشی در سال ۹۰ ! ادامه مطلب مشکلات فرصتهایی هستند که به شما داده شده اند تا بتوانید . . . راز بزرگ زندگی در شکیبایی است و نباید به خاطر یک آینده ی مبهم زمان حال را بر خود تلخ نمود ادامه مطلب پیله ابریشم یک برنامهنویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. غضنفر دخترش بچه دار نمیشده ، هرچی دوا درمون میکنن جواب نمیده . . . اطلاعیه : ادامه مطلب صدور هیچ گذرنامه و ویزایی لازم نیست وقتی به خدا “پناهنده” می شوید. . . . هیچگاه نگذارید زبان شما از افکارتان جلو بیفتد . . . ادامه مطلب روزي خانمي سخني را بر زبان آورد كه مورد رنجش خاطر بهترين دوستش شد ، او بلافاصله از گفته خود پشيمان شده و بدنبال راه چاره اي گشت كه بتواند دل دوستش را بدست آورده و كدورت حاصله را برطرف كند . یک مادر با پسر 10 ساله اش در یک روز بارانی در تاکسی نشسته بودند و به سمت خانه می رفتند، پسر بچه از شیشه ماشین بیرون را تماشا می کرد. ایرانسل دیگه داره جای دوستامو پر می کنه ، فقط مونده اس ام اس بده کجایی ؟ … ادامه مطلب یک پایان تلخ ، همیشه بهتر از یک تلخی بی پایانه . . .
ادامه مطلب كليد موفقيت فکر نکن جدایی ما مثل نادر و سیمینه که خرس طلا بگیره . . . کانون فرهنگی آموزش قلمچی اعلام کرد که اصغر فرهادی از سال اول دبیرستان در ادامه مطلب ساعد مراغه اي از نخست وزيران عهد پهلوي نقل کرده است: مردي در کنار جاده، دکه اي درست کرد و در آن ساندويچ مي فروخت. روستايي بود دور افتاده كه مردم ساده دل و بي سوادي در آن سكونت داشتند. مردي شياد از ساده لوحي آنان استفاده كرده و بر آنان به نوعي حكومت مي كرد. برحسب اتفاق گذر يك معلم به آن روستا افتاد و متوجه دغلكاري هاي شياد شد و او را نصيحت كرد كه از اغفال مردم دست بردارد و گرنه او را رسوا مي كند. اما مرد شياد نپذيرفت. بعد از اتمام حجت٬ معلم با مردم روستا از فريبكاري هاي شياد سخن گفت و نسبت به حقه هاي او هشدار داد. بعد از كلي مشاجره بين معلم و شياد قرار بر اين شد كه فردا در ميدان روستا معلم و مرد شياد مسابقه بدهند تا معلوم شود كداميك باسواد و كداميك بي سواد هستند. در روز موعود همه مردم روستا در ميدان ده گرد آمده بودند تا ببينند آخر كار، چه مي شود. یه معتاد 2 تا سیگار تو دهنش گرفته بود داشت میکشید ازش پرسیدن چرا 2 تا سیگار میکشی؟ میگه یکی واسه خودم یکی هم از طرف دوستم که زندونه بعد از یه مدتی میبینن همون معتاد یه دونه سیگار میکشه بهش میگن حتما دوستت از زندان آزاد شده میگه نه خودم ترک کردم . . .
ادامه مطلب برای موفقیت نمی توانم به شما دستور العمل بدهم اما اگر میخواهید، دستور العمل شکست این است: طوری رفتار کنید که همه از شما راضی باشند. . . . شادی چیزی نیست جز داشتن سلامت تن و یک حافظه ی بد ادامه مطلب پروردگارا در این روزهای پایانی سال به خواب عزیزانم ارامش سال نو مبارک ادامه مطلب روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو سه پند می دهم که کامروا شوی: داستان کوتاه “آقایان مقدم ترند !” غضنفر و حیف نون میمرن ، قحطی جوک میاد ! ادامه مطلب نیکی هنری نیست به امید تلافی ادامه مطلب |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |