عشقانه ها
سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشقانه ها و آدرس ela86.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

 بزرگترین پرورشِ مار در سطحِ خاورمیانه، آستینِ بنده است....!!!

.

.

.

ﺑﻌﻀﻴﺎ مثل ﺁﺧﺮ ﺳﺲ ﺧﺮﺳﻲ ﻣﻬﺮﺍم هستن!

ﻓﻘﻂ ﺗﺮﺗﺮ ﻣﻴﻜﻨﻦ,

ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺑﺎﺯﺩﻫﻲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ...


ادامه مطلب
[ یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

 تکناز ، بیشتر مردم  به دنبال داشتن ویلا هایی در سرسبز ترین نقاط دنیا هستند ولی آیا تصور کرده اید که چقدر می تواند جذاب باشد که در وسط یک کویر و شن زار ، دریاچه ای بسازید و یک مزرعه سبز و یک ویلا به سبک ژاپنی داشته باشید؟

 
بهشت واقعی در وسط بیابان !+ تصاویر www.taknaz.ir
 
ادامه عکس ها در ادامه مطلب

ادامه مطلب
[ جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

قویترین مرد آلمانی که ایرانی الاصل است + عکس در ادامه مطلب

 

خبر موفقیت این ورزشکار ایرانی‌الاصل تحریریه بخش فارسی دویچه وله را غافلگیر کرد. به گزارش تک ناز داستان از آنجا شروع شد که یک رسانه آلمانی‌زبان گفت‌وگویی با وی منتشر کرد و همین موضوع توجه تحریریه به این پدیده استثنایی را برانگیخت.


ادامه مطلب
[ جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

 ایستاده‌ام توی صف ساندویچی که ناهار امروزم را سرپایی و در اسرع وقت بخورم و برگردم شرکت. از مواقعی که خوردن، فقط برای سیر شدن است و قرار نیست از آن چیزی که می‌جوی و می‌بلعی لذت ببری، بیزارم. به اعتقاد من حتی وقتی درب باک ماشین را باز می‌کنی تا معده‌اش را از بنزین پر کنی، ماشین چنان لذتی می‌برد و چنان کیفی می‌کند که اگر می‌توانست چیزی بگوید، حداقلش یک "آخیش!" یا "به به!" بود. حالا من ایستاده‌ام توی صف ساندویچی،‌ فقط برای این که خودم را سیر کنم و بدون آخیش و به به برگردم سر کارم.
نوبتم که می‌شود فروشنده با لبخندی که صورتش را دوست داشتنی کرده سفارش غذا را می‌گیرد و بدون آن که قبضی دستم بدهد می‌رود سراغ نفر بعدی. می‌ایستم کنار، زیر سایهء یک درخت و به جمعیتی که جلوی این اغذیه فروشی کوچک جمع شده‌اند نگاه می‌کنم، که آیا اینها هم مثل من فقط برای سیر شدن آمده‌اند یا واقعا از خوردن یک ساندویچ معمولی لذت می‌برند. آقای فروشندهء خندان صدایم می‌کنم و غذایم را می‌دهد، بدون آن که حرفی از پول بزند.
با عجله غذا را، سرپا و زیر همان درخت، می‌خورم. انگار که قرار است برگردم شرکت و شاتل هوا کنم، انگار که اگر چند دقیقه دیر برسم کل پروژه‌های این مملکت از خواب بیدار و بعدش به اغما می‌روند. می‌روم روبروی آقای فروشندهء خندان که در آن شلوغی فهرست غذا به همراه اضافاتی که خورده‌ام را به خاطر سپرده است. می‌شود ٧٢٠٠ تومان. یک ١٠ هزار تومانی می‌دهم و منتظر باقی پولم می‌شوم. ٣٠٠٠ هزار تومان بر می‌گرداند. می‌گویم ٢٠٠ تومانی ندارم. می‌گوید اندازهء ٢٠٠ تومان لبخند بزن! خنده‌ام می‌گیرد. خنده‌اش می‌گیرد و می‌گوید: "این که بیشتر شد. حالا من ١٠٠ به شما بدهکارم!" تشکر و خداحافظی می‌کنم و موقع رفتن با او دست می‌دهم.
انگار هنوز هم از این آدم‌ها پیدا می‌شوند، آدم‌هایی که هنوز معتقدند لبخند زدن زیبا و لبخند گرفتن ارزشمند است. لبخند زنان دستانم را می‌کنم توی جیبم و آهسته به سمت شرکت بر می‌گردم و توی راه بازگشت آرام زیر لب می‌گویم: "آخیش! به به!"

[ جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

 آنچه والا بودن یک فرد را ثابت می کند کرده های او نیست چون بیخ و بن آنها معلوم نیست و معانی مختلفی دارند ، والایی در ایمان به هدف و آرمان است . فردریش نیچه 

.

.

.

آرامش اگر همیشگی باشد سستی و پلشتی در پی دارد . حکیم ارد بزرگ


ادامه مطلب
[ جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خطرناک ترین جاده های دنیا 

گروه اینترنتی خورشید


ادامه مطلب
[ دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

سالهای بسیار دور پادشاهی زندگی میکرد که وزیری داشت .
وزیر همواره میگفت: هر اتفاقی که رخ میدهد به صلاح ماست .
روزی پادشاه برای پوست کندن میوه کارد تیزی طلب کرد اما در حین بریدن میوه انگشتش را برید،وزیر که در آنجا بود گفت: نگران نباشید تمام چیزهایی که رخ میدهد در جهت خیر و صلاح شماست !
پادشاه از این سخن وزیر برآشفت و از رفتار او در برابر این اتفاق آزرده خاطر شد و دستور زندانی کردن وزیر را داد…
چند روز بعد پادشاه با ملازمانش برای شکار به نزدیکی جنگلی رفتند. پادشاه در حالی که مشغول اسب سواری بود راه را گم کرد و وارد جنگل انبوهی شد و از ملازمان خود دور افتاد،در حالی که پادشاه به دنبال راه بازگشت بود به محل سکونت قبیلهای رسیدکه مردم آن در حال تدارک مراسم قربانی برای خدایانشان بودند، زمانی که مردم پادشاه خوش سیما را دیدند خوشحال شدند زیرا تصور کردند وی بهترین قربانی برای تقدیم به خدای آنهاست !
آنها پادشاه را در برابر تندیس الهه خود بستند تا وی را بکشند، اما ناگهان یکی از مردان قبیله فریاد کشید : چگونه میتوانید این مرد را برای قربانی کردن انتخاب کنید در حالی که وی بدنی ناقص دارد، به انگشت او نگاه کنید !
به همین دلیل وی را قربانی نکردند و آزاد شد .
پادشاه که به قصر رسید وزیر را فراخواند و گفت:اکنون فهمیدم منظور تو از اینکه میگفتی هر چه رخ میدهد به صلاح شماست چه بوده زیرا بریده شدن انگشتم موجب شد زندگیام نجات یابد اما در مورد تو چی؟ تو به زندان افتادی این امر چه خیر و صلاحی برای تو داشت؟!
وزیر پاسخ داد: پادشاه عزیز مگر نمیبینید،اگر من به زندان نمیافتادم مانند همیشه در جنگل به همراه شما بودم در آنجا زمانی که شما را قربانی نکردند مردم قبیله مرا برای قربانی کردن انتخاب میکردند، بنابراین میبینید که حبس شدن نیز برای من مفید بود!
ایمان قوی داشته باشید و بدانید هر چه رخ میدهد خواست خداوند است، تصمیمات خداوند از قدرت درک ما خارج است اما همیشه به سود ما می باشد. 

[ جمعه 27 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

نیستی همنفسم سهم دلم بی کسیه
تنهایی پر از غم و حسرت و دلواپسیه
بی تو این زنده بودن زندگی محسوب نمیشه
زخم رو قلب شکسته ام تا ابد خوب نمیشه

.

.

.
اینجا زمین است، زمین گرد است
تویی که مرا دور زدی!
فردا به خودم خواهی رسید
حال و روزت دیدنیست 


ادامه مطلب
[ جمعه 27 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

 به گزارش سرویس خواندنی‌های خبرگزاری فارس، استفاده از سنگفرش برای ساخت خیابان پیاده رو و خیابان‌ها نمای زیبایی یه شهر می‌دهد اما سنگفرش کردن یک خیابان که هر سنگ آن باید با دست در جای خود قرار گیرد کاری زمان بر و برای کارگران طاقت فرساست که با زانو و کمر آسیب می‌زند.

 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

سایت رسمی مسابقات المپیک لندن مجموعه ایی از بهترین تصاویر بازی های المپیک ۲۰۱۲ را منتشر کرد …

المپیک لندن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


ادامه مطلب
[ سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

 

[ دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

  نمی خواهد مرا «عاق» کنی؛
همین که نگاهت رنجیده باشد؛
دنیای من، جهنم است …!
.
.
.
من مانده ام
و انبوهی از اندوه
و تو بهانه ی چشمانم کمی آرام تر از دیدگانم جدا شو . . .


ادامه مطلب
[ یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وفـاداری یک زن زمانی معـلوم میشود که مــردش هــیچ نداشته باشد
وفـاداری یک مـرد زمانی معـلوم میشود کــه همــه چــیز داشـته باشـد . . .

.

.

.

از قضاوت کردن دست بکش تا آرامش را تجربه کنی . . .
“دیباک چوپوا” 


ادامه مطلب
[ شنبه 21 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

 عکس های بسیار جالب از لحظه های دیدنی و جذاب و بعضا” خنده دار

عکس های خنده دار و جالب


ادامه مطلب
[ شنبه 21 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

  ♦ سازنده ترین کلمه" گذشت" است... آن را تمرین کن
♦ پر معنی ترین کلمه" ما" است...آن را بکار ببند.
♦ عمیق ترین کلمه "عشق" است... به آن ارج بنه.
♦ بی رحم ترین کلمه" تنفر" است...از بین ببرش.
♦ سرکش ترین کلمه" هوس" است...بآ آن بازی نکن.
♦ خود خواهانه ترین کلمه" من" است...از ان حذر کن.
♦ ناپایدارترین کلمه "خشم" است...ان را فرو ببر.
♦ بازدارترین کلمه "ترس"است...با آن مقابله کن.
♦ با نشاط ترین کلمه "کار"است... به آن بپرداز.
♦ پوچ ترین کلمه "طمع"است... آن را بکش.
♦ سازنده ترین کلمه "صبر"است... برای داشتنش دعا کن.
♦ روشن ترین کلمه "امید" است... به آن امیدوار باش.
♦ ضعیف ترین کلمه "حسرت"است... آن را نخور.
♦ تواناترین کلمه "دانش"است... آن را فراگیر.
♦ محکم ترین کلمه "پشتکار"است...آن را داشته باش.
♦ سمی ترین کلمه "غرور"است... بشکنش.
♦ سست ترین کلمه "شانس"است... به امید آن نباش.
♦ شایع ترین کلمه "شهرت"است... دنبالش نرو.
♦ لطیف ترین کلمه "لبخند"است...آن را حفظ کن.
♦ حسرت انگیز ترین کلمه "حسادت"است... از آن فاصله بگیر.
♦ ضروری ترین کلمه "تفاهم"است... آن را ایجاد کن.
♦ سالم ترین کلمه "سلامتی"است... به آن اهمیت بده.
♦ اصلی ترین کلمه "اطمینان"است... به آن اعتماد کن.
♦ بی احساس ترین کلمه "بی تفاوتی"است... مراقب آن باش.
♦ دوستانه ترین کلمه "رفاقت"است... از آن سوءاستفاده نکن.
♦ زیباترین کلمه "راستی"است... با ان روراست باش.
♦ زشت ترین کلمه "دورویی"است... یک رنگ باش.
♦ ویرانگرترین کلمه "تمسخر"است... دوست داری با تو چنین کنند؟
♦ موقرترین کلمه "احترام"است... برایش ارزش قایل شو.
♦ آرام ترین کلمه "آرامش"است... به آن برس.
♦ عاقلانه ترین کلمه "احتیاط"است... حواست را جمع کن.
♦ دست و پاگیرترین کلمه "محدودیت"است... اجازه نده مانع پیشرفتت بشود.
♦ سخت ترین کلمه "غیرممکن"است... وجود ندارد.
♦ مخرب ترین کلمه "شتابزدگی"است...مواظب پلهای پشت سرت باش.
♦ تاریک ترین کلمه "نادانی"است...آن را با نور علم روشن کن.
♦ کشنده ترین کلمه "اضطراب"است...آن را نادیده بگیر.
♦ صبورترین کلمه "انتظار"است... منتظرش باش.
♦ بی ارزش ترین کلمه "انتقام"است... بگذاروبگذر.
♦ ارزشمندترین کلمه "بخشش"است... سعی خود را بکن.
♦ قشنگ ترین کلمه "خوشروئی"آست... راز زیبائی در آن نهفته است.
♦ تمیزترین کلمه "پاکیزگی"است... اصلا سخت نیست.
♦ رساترین کلمه "وفاداری"است... سر عهدت بمان.
♦ تنهاترین کلمه "گوشه گیری"است...بدان که همیشه جمع بهتر از فرد بوده.
♦ محرک ترین کلمه "هدفمندی"است... زندگی بدون هدف روی آب است.

[ جمعه 20 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

 امکان ندارد در نگاه اول متوجه کاربرد شگفت انگیز این اختراع جدید بشوید.

سعی کنید دقیفتر نگاه کنید و حدس بزنید این فناوری دقیقا چیست؟


ادامه مطلب
[ جمعه 20 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا ‏صحبت کنم . به خدا گفتم : آیا می ‏ توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری ؟و جواب ‏او مرا شگفت زده کرد.او گفت : آیا درخت سرخس و بامبو را می ‏ بینی؟پاسخ دادم : بلی .فرمود : ‏هنگامی که درخت بامبو و سرخس راآفریدم، به خوبی ازآنها مراقبت نمودم . به آنها نور ‏و غذای کافی دادم .دیر زمانی نپایید که سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمین را فرا ‏گرفت اما از بامبو خبری نبود . من از او قطع امید نکردم . در دومین سال سرخسها بیشتر ‏رشد کردند و زیبایی خیره کننده ‏ ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود .‏من بامبوها را رها نکردم.در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نکردند . اما من ‏باز از آنها قطع امید نکردم. در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد. در ‏مقایسه با سرخس کوچک و کوتاه بود اما با گذشت ۶ ماه ارتفاع آن به بیش از ۱۰۰ فوت ‏رسید. ۵ سال طول کشیده بود تا ریشه ‏ های بامبو به اندازه کافی قوی شوند. ریشه هایی ‏که بامبو را قوی می‏ ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم می ‏کرد.‏خداوند در ادامه فرمود : آیا می ‏ دانی در تمامی این سالها که تو درگیر مبارزه با ‏سختیها و مشکلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحکم می ‏ساختی . من در تمامی این مدت ‏تو را رها نکردم همانگونه که بامبو ها را رها نکردم .‏هرگز خودت را با دیگران ‏مقایسه نکن و بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر دو به زیبایی جنگل کمک می ‏ کنن. ‏زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می ‏ کنی و قد می ‏ کشی !‏از او پرسیدم : من ‏چقدر قد می‏ کشم .‏در پاسخ از من پرسید : بامبو چقدر رشد می ‏ کند؟جواب دادم : هر ‏چقدر که بتواند .‏گفت : تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی ، هر اندازه که ‏بتوانی 

[ پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

 سازمان عکاسی جهانی با همکاری سونی، هر سال یک مسابقه عکاسی برگزار می‌کند. برنده های این مسابقه ۲۷ آوریل اعلام شدند که آثار آنها را در ادامه مطلب می توانید مشاهده کنید.

عکس های برتر مسابقات عکاسی سونی 2011


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

 به گزارش فارس روزنامه دیلی‌تلگراف تصاویری بسیار زیبا و شگفت‌انگیز موسوم به مایکروعکس را از طبیعت حشرات در زیر باران منتشر کرده است.

ادامه عکس ها در ادامه مطلب


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

 

ناداوري در حق عبدولي ( کارتون )

باتوجه به انتخاب داور بلاروسي شکست سعيد عبدولي از ابتدا برابر کشتي گير فرانسوي قابل پيش بيني بود.


عبدولي
[ چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

آنکه شادی را پاک می کند ، روان آدمیان را به بند کشیده است . حکیم ارد بزرگ

.

.

.

عشق همانند مغناطیسی است که ما را به مبدا خود جذب می کند . باربارا دی آنجلیس 


ادامه مطلب
[ سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

فردریک کبیر ،که از سال ۱۷۴۰ تا ۱۷۸۶ بر کشور آلمان حکومت می کرد معتقد به آزادی اندیشه بود و رشد فکری مردم را در گرو آن می دانست.
او یک روز سوار بر اسب با همراهانش از یکی از خیابان های برلین می گذشت،
گروهی از مخالفان اعلامیه تند و تیزی علیه او بر دیوار چسبانده بودند.
فردریک آن را به دقت خواند و گفت: “بی انصافها چقدر اعلامیه را بالا چسبانده اند
ما که سوار اسب هستیم آن را به راحتی خواندیم ولی افراد پیاده برای خواندنش به
زحمت می افتند.
آن را بکنید و پایین تر بچسبانید تا راحت تر خوانده شود”.
یکی از همراهان با حیرت گفت: “اما این اعلامیه بر ضد شما و اساس امپراتوری است”.
فردریک با خنده پاسخ داد: “اگر حکومت ما واقعا به مردم ظلم کرده و آنقدر بی ثبات است که با یک اعلامیه چند خطی ساقط شود همان بهتر که زودتر برود و حکومت بهتری جای آن را بگیرد،
اما اگر حکومت ما بر اساس قانون و نیک خواهی و عدالت اجتماعی و آزادی بیان وقلم است
مسلم بدانید آنقدر ثبات و استحکام دارد که با یک اعلامیه از پا نیفتد.****

[ یک شنبه 15 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

نصیحت حیف نون:
تا زنده‌ای، زندگی کن
 هر وقت مرگ اومد سراغت، اون وقت بمیر!

.

.

.

همونجاهاست" چیست ؟
سر راست ترین آدرسِ مامان ها ، وقتی چیزیو پیدا نمیکنی ! 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 12 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

مرد کشاورزی یک زن نق نقو داشت که از صبح تا نصف شب در مورد چیزی شکایت میکرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش در مزرعه شخم میزد.
یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسر نق نقو مثل همیشه شکایت را آغاز کرد. ناگهان قاطر پیر با هر دو پای عقبی لگدی به پشت سر زن و در دم کشته شد.
در مراسم تشییع جنازه چند روز بعد، کشیش متوجه چیز عجیبی شد. هر وقت…
یک زن عزادار برای تسلیت گویی به مرد کشاورز نزدیک میشد، مرد گوش میداد و بنشانه تصدیق سر خود را بالا و پایین میکرد، اما هنگامی که یک مرد عزادار به او نزدیک میشد، او بعد از یک دقیقه گوش کردن سر خود را بنشانه مخالفت تکان میداد.
پس از مراسم تدفین، کشیش از کشاورز قضیه را پرسید.
کشاورز گفت:
خوب، این زنان می آمدند چیز خوبی در مورد همسر من میگفتند، که چقدر خوب بود، یا چه قدر خوشگل یا خوش لباس بود، بنابراین من هم تصدیق میکردم.
کشیش پرسید، پس مردها چه میگفتند؟
کشاورز گفت:
آنها می خواستند بدانند که آیا قاطر را حاضرم بفروشم یا نه   

[ پنج شنبه 12 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

هر خطا از چشم آید ، عذر میخواهد لبت
تلخی بادام را شِکَر تلافی میکند . . .
.
.
.
هرگز در زندگی این دو را ابراز نکنید
اول ، آنچه نیستید
دوم ، همه ی آنچه هستید . . . 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 12 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

درويش و پسرش!!

درویشی کودکی داشت که از غایت محبّت، شبْ پهلوی خویش خوابانیدی. شبی دید که آن کودک در بستر می نالد و سر بر بالین می مالد.
گفت: ای جان پدر چرا در خواب نمی روی؟
گفت: ای پدر! فردا روزِ پنج شنبه است و مرا متعلّما (درس های) یک هفته پیشِ استاد عرضه می باید که از بیم در خواب نمی روم مبادا که درمانم.
آن دوریش صاحب حال بود.این سخن بشنید نعره ای زد و بی هوش شد.
چون با خود آمد گفت: واویلا، وا حَسْرَتا؛ کودکی که درسِ یک هفته پیش معلّم عرض باید کرد شب در خواب نمی رود پس مرا که اعمالِ هفتاد ساله پیش عرشِ خدا در روز مظالم (قیامت) بر خدایِ عالم الاَسرار عرض باید کرد حال چگونه باشد؟ 

[ سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد
یا آن که گدایی محبت شده باشد

خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است،
بگذار که آیینه نفرت شده باشد!

.

.

.

روزهاست از سقف لحظه هایم یاد تو می چکد ، اگر باران بند بیاید از این خانه می روم 


ادامه مطلب
[ سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

هان ای کسانی که ادعا دارید

جرات دارین برین مصر بگین....مبارک باشه

.

.

.


از سبیل هـای از بنا گوش در رفتـه

تـا ابرو های برداشتـه

مردان ما چـه راه سختی پیموده انـد! 


ادامه مطلب
[ جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

یيرمردی مشکل شنوایی داشته و هیچ صدایی رو نمی تونسته بشنوه.
بعد از چند سال بالاخره با یک دارویی خوب می شه.
دو سه هفته می گذره و می ره پیش دکترش که بگه گوشش حالا می شنوه.
دکتر خیلی خوشحال می شه و می گه:
خانواده شما هم باید ظاهرا خیلی خوشحال باشن که شنوایی تون رو بدست آوردید.
پیرمرد می گه: نه، من هنوز بهشون چیزی نگفته ام!
هر شب می شینم و به حرف هاشون گوش می کنم…
فقط تنها اتفاقی که افتاده اینه که
توی این مدت تا حالا چند بار وصیت نامه ام رو عوض کرده ام! 

[ جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

عشق نخستین بخش از کتاب مفصل بیوفائی است. (ژرژسان)

.

.

.


اعتبار آدمها به حضورشان نیست

به دلهره ای است که در نبودنشان درست می کنند . . . 


ادامه مطلب
[ جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]
صفحه قبل 1 ... 8 9 10 11 12 ... 24 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم لحظات خوبی را در این وبلاگ داشته باشید.
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6757
بازدید دیروز : 5986
بازدید هفته : 6757
بازدید ماه : 29107
بازدید کل : 424207
تعداد مطالب : 4364
تعداد نظرات : 1580
تعداد آنلاین : 1

فروش بک لینکطراحی سایتعکس